یکشنبه, 01 مهر,1403

­

شنبه, 12 تیر,1395

پیام عید در نماز و دعای عید

پیام عید در نماز و دعای عید
عید است و بود قبله جانم كویت                كردم طلب هلال از ابرویت
یك ماه ستاره ریختم با یادت                    ای مهر بده عیدی من از رویت

دعای مأثوره و رسیده از معصومین ‏علیهم‏السلام در مناسبتها و روزهای مختلف، فقط بیانگر صرف ارتباط عاطفی و احساس با خدا نیست؛ چنانكه فقط خواستن حاجتهای مادّی و معنوی هم نیست؛ بلكه در كنار این دو (ارتباط عمیق عاطفی و احساسی با خدا و درخواست حاجات) این دعاها ارائه دهندة خطوط فكری بسیار عمیق و تحول‏سازی هستند كه می تواند شیوة فكری و عملی جامعه را ترسیم سازد و یا مسئله مهم سیاسی زمانی را در قالب دعا و یا اعتقاد صحیح و حق ارائه نماید. نمونه بارز این گونه دعاها، «صحیفه سجادیه» و دعاهایی است كه در مناسبتهای مختلف از معصومین‏علیهم‏السلام به ما رسیده است. در این مقال مروری داریم بر دعاهای عید فطر [و قربان] برای بدست آوردن پیام و اهداف عید در اسلام.

معنای عید

برای درك صحیح اهداف و پیامهای ادعیه، لازم است نكاتی به‏عنوان مقدمه ارائه شود.
اوّلین نكته، معنای عید است. راغب می گوید (1): «عید آن است كه مرتب برمی گردد [و تكرار می شود] و در شریعت [اسلام] اختصاص یافته به روز عید فطر و روز قربان و چون این روز از نظر اسلام برای خوشحالی قرار داده شده است؛ چنان كه رسول خدا‏‏صلی ‏الله ‏علیه ‏وآله فرمود: «كه [ایام عید] ایام خوردن و نوشیدن و عروسی می باشد. بر هر روزی كه در آن خوشحالی و سرور باشد نیز عید اطلاق شده است. و بر همین اساس در سخن خداوند می خوانیم: «پروردگارا از آسمان مائده ای بر ما بفرست تا برای اوّل و آخر ما، عیدی باشد.» و عید هر حالتی است كه به انسان برمی گردد و آنچه برگشته همان نفعی است كه از هر چیزی به انسان می رسد.» (2)

از كلام راغب استفاده می شود كه عید اوّلاً روز شادی و خوشحالی است. و ثانیاً در آن روز به انسان نفعی می رسد. هر چند سخن راغب را كه عید اختصاص به فطر و قربان دارد قبول نداریم؛ چون اشاره خواهد شد كه اعیاد اسلامی چهار عید است و بر جمعه و یوم غدیر نیز عید اطلاق می‏شود.

اقسام عید

در فرهنگ اسلامی، یك قاعده عمومی برای عید ارائه شده است كه می تواند مصداقهای فراوانی داشته باشد و آن این است كه هر روزی كه در آن گناه نشود، عید به حساب می آید. شخصی امام علی‏ علیه‏السلام را دید كه در روز عید قربان كنار آبی نشسته و نان خشكیده ای را با آب مرطوب می كند و می خورد، عرض كرد: یا علی! در روز عید هم [بجای غذاهای رنگین] از نان جوی خشكیده استفاده می كنی؟ حضرت در جواب آن شخص كلامی را فرمود كه بیانگر معیار حقیقی و واقعی عید است؛ حضرت فرمود: «اِنَّمَا هُوَ عِیدٌ لِمَنْ قَبِلَ اللهُ صِیامَهُ وَشَكَرَ قِیامَهُ وَكُلُّ یوْمٍ لَا یعْصَی اللهُ فِیهِ فَهُوَ عِیدٌ؛ (3) این [روز]، عید كسی است كه خدا روزه اش را پذیرفته، و نماز او را ستوده است. و هر روزی كه خدا در آن نافرمانی نشود، آن روز عید است.»
از این سخن مولا امیر مؤمنان‏علیه‏السلام استفاده می شود كه معیار اصلی عید بودن، صرف شادی و خوردن غذاهای رنگین و... نیست؛ بلكه معیار حقیقی آن است كه انسان آرامش بخش حقیقی؛ یعنی خدا را نافرمانی نكرده باشد و معصیت را كه نابودكنندة نشاط واقعی است، مرتكب نشده باشد؛ از اینرو آنهایی كه چون معصومین گناه نمی كنند، از این جهت همیشه عید دارند. حضرت امیرمؤمنان‏علیه‏السلام فرمود: «اَلْیوْمُ لَنَا عِیدٌ وَغَداً  لَنَا عِیدٌ،  وَكُلُّ یوْمٍ لَا نَعْصِی اللهَ فِیهِ فَهُوَ لَنَا عِیدٌ؛ 4) )امروز برای ما عید است و فردا برای ما عید است و هر روزی كه خدا را معصیت نكنیم برای ما عید است.»

علاوه بر این معیار كلّی، روزهایی نیز به عنوان عید تعیین شده است. حال باید دید چه روزهایی به عنوان عید تعیین شده است؟

به عقیدة راغب كه از علمای اهل سنّت است، فقط روز عید، قربان و فطر است؛ ولی در منابع شیعه روزهای دیگری نیز به عنوان عید معرّفی شده است. از حضرت صادق‏ علیه‏السلام نقل شده است كه از او پرسیدند:  «لِلْمُسْلِمِینَ عِیدٌ غَیرُ الْعِیدَینِ؟ قَالَ: نَعَمْ، یا حَسَن! اَعْظَمُهُمَا وَاَشْرَفُهُمَا قُلْتُ وَاَی یوْمٍ هُوَ؟ قَالَ: یوْمُ نَصْبِ اَمِیرِالْمُؤْمِنِینَ صَلَوَاتُ اللهِ  وَ سَلَامُهُ  عَلَیهِ عَلَماً لِلنَّاسِ؛ (5) آیا برای مسلمین عیدی غیر از دو عید (فطر و قربان) است؟ فرمود: بلی، ای حسن برتر و شریف‏تر از آن دو،  گفتم: كدام روز است؟ فرمود: روز نصب امیرمؤمنان درود خدا بر او باد به عنوان پرچم دار ]و پیشوای[ مردم.»

عبد الرحمن بن سالم از پدرش و او از حضرت صادق‏ علیه‏السلام پرسید: «هَلْ لِلْمُسْلِمِینَ عِیدٌ غَیرُ یوْمِ الْجُمُعَةِ وَالْاَضْحَی وَالْفِطْرِ؟ قَالَ: نَعَمْ، اَعْظَمُهَا حُرْمَةً. قُلْتُ: وَاَی عِیدٍ هُوَ جُعِلْتُ فِدَاكَ؟ قَالَ: اَلْیوْمُ الَّذِی نَصَبَ فِیهِ رَسُولُ اللهِ ‏‏صلی‏ الله‏ علیه ‏وآله اَمِیرَالْمُؤْمِنِین...؛ (6) آیا برای مسلمانان عیدی غیر از جمعه و قربان و فطر وجود دارد؟ فرمود: بلی، برتر از آنها از نظر احترام. گفتم: فدایت شوم، كدام عید است؟ فرمود: روزی كه رسول خدا در آن روز علی‏ علیه‏السلام را [به عنوان امام و پیشوا] نصب كرد.»

در این روایت علاوه بر عید قربان و عید فطر،  جمعه و روز غدیر نیز به عنوان عید یاد شده است و عید غدیر برتر از همه آنها شمرده شده است.

و در روایتی جمعه بر دو روز دیگر برتری داده شده است: حضرت صادق‏علیه‏السلام فرمود: »... وَالْجُمُعَةُ لِلتَّنْظِیفِ وَالتَّطَیبِ وَهُوَ عِیدٌ لِلْمُسْلِمِینَ وَهُوَ اَفْضَلُ مِنَ الْفِطْرِ وَالْاَضْحَی وَیوْمُ غَدِیرِ خُمٍّ اَفْضَلُ الْاَعْیادِ وَهُوَ الثَّامِنُ عَشَرَ مِنْ ذِی الْحَجَّةِ وَیخْرُجُ قَائِمُنَا اَهْلَ الْبَیتِ یوْمَ الْجُمُعَةِ وَتَقُومُ الْقِیامَةُ یوْمَ الْجُمُعَةِ وَمَا مِنْ عَمَلٍ اَفْضَلُ یوْمَ الْجُمُعَةِ مَنَ الصَّلَاةِ عَلَی مُحَمَّدٍ وَآلِهِ؛ (7) [روز] جمعه برای پاكیزگی و خوشبو كردن و عید برای مسلمین است. كه از روز عید فطر و قربان برتر است؛ [ولی] روز عید غدیر برترین اعیاد است. و آن روز،  روز هجده ذی الحجه می باشد. و [امّا از عظمت روز جمعه این است كه] قائم ما اهل بیت در روز جمعه خروج می كند و قیامت [نیز] در روز جمعه برپا می شود. و عملی برتر از صلوات بر محمد و آلش در روز جمعه وجود ندارد.»
در نتیجه طبق رهنمودهای امامان معصوم‏ علیهم ‏السلام مصداقهای عید چهار روز است: عید قربان، فطر،  جمعه و غدیر، و برترین آنها عید غدیر است و بعد از آن روز جمعه در رتبه بعدی قرار دارد. با این نتیجه كاستیهای عبارت راغب نیز روشن شد كه عید اختصاص به عیدین ندارد، و عید فقط برای خوردن و نوشیدن و شادی نیست؛ بلكه گاه امر اعتقادی چون مسئلۀ امامت و یا قیام امامی چون حضرت مهدی ‏علیه‏السلام و یا برپایی قیامت معیار عید بودن و برتری شمرده می شود. (8)

بعد از این نكات مقدماتی،  به بررسی دعای قبل از نماز و حین نماز عید می پردازیم:

دعا برای همة اعیاد و عید برای همة مسلمانان

دعای قبل از نماز عید اختصاص به عید فطر و یا قربان ندارد؛ بلكه در روز جمعه هنگام خروج به سوی نماز جمعه نیز سفارش به خواندن آن شده است؛ چنانكه ابو حمزه ثمالی از حضرت باقر‏علیه‏السلام نقل كرده است كه آن حضرت فرمود:  «اُدْعُ فِی الْعِیدَینِ وَ یوْمِ الْجُمُعَةِ إِذَا تَهَیأْتَ لِلْخُرُوجِ بِهَذَا الدُّعَاءِ اللَّهُمَّ مَنْ تَهَیأَ وَ تَعَبَّأَ وَ أَعَدَّ وَ اسْتَعَدَّ لِوِفَادَةٍ إِلَى مَخْلُوقٍ رَجَاءَ رِفْدِهِ وَ طَلَبَ نَائِلِهِ وَ جَوَائِزِهِ وَ فَوَاضِلِهِ وَ نَوَافِلِهِ فَإِلَیكَ یا سَیدِی وِفَادَتِی وَ تَهْیئَتِی وَ تَعْبِئَتِی وَ إِعْدَادِی وَ اسْتِعْدَادِی رَجَاءَ رِفْدِكَ وَ جَوَائِزِكَ وَ نَوَافِلِكَ فَلَا تُخَیبِ الْیوْمَ رَجَائِی یا مَنْ لَا یخِیبُ عَلَیهِ سَائِلٌ وَ لَا ینْقُصُهُ نَائِلٌ فَإِنِّی لَمْ آتِكَ الْیوْمَ بِعَمَلٍ صَالِحٍ قَدَّمْتُهُ وَ لَا شَفَاعَةِ مَخْلُوقٍ رَجَوْتُهُ وَ لَكِنْ أَتَیتُكَ مُقِرّاً بِالظُّلْمِ وَ الْإِسَاءَةِ لَا حُجَّةَ لِی وَ لَا عُذْرَ فَأَسْأَلُكَ یا رَبِّ أَنْ تُعْطِینِی مَسْأَلَتِی وَ تَقْلِبَنِی بِرَغْبَتِی وَ لَا تَرُدَّنِی مَجْبُوهاً وَ لَا خَائِباً یا عَظِیمُ یا عَظِیمُ یا عَظِیمُ أَرْجُوكَ لِلْعَظِیمِ أَسْأَلُكَ یا عَظِیمُ أَنْ تَغْفِرَ لِی الْعَظِیمَ لَا إِلَهَ إِلَّا أَنْتَ اللَّهُمَّ صَلِّ عَلَى مُحَمَّدٍ وَ آلِ مُحَمَّدٍ وَ ارْزُقْنِی خَیرَ هَذَا الْیوْمِ الَّذِی شَرَّفْتَهُ وَ عَظَّمْتَهُ وَ تَغْسِلَنِی فِیهِ مِنْ جَمِیعِ ذُنُوبِی وَ خَطَایای وَ زِدْنِی مِنْ فَضْلِكَ إِنَّكَ أَنْتَ الْوَهَّابُ؛ (9) بخوان این دعا را در عید فطر و قربان و جمعه، زمانی كه مهیا شدی برای بیرون رفتن [برای نماز]... خدایا! هر کس مهیا شده در این روز و یا آماده و زمینه‏سازی کرده است برای ورود به نزد مخلوقی، به امید جایزه، صله‏ها، بخششها و عطایای او؛ ولی من ای آقایم! آمادگی و تهیه و زمینه‏سازی و استعداد خود را برای تو فراهم نموده‏ام. به امید صله‏ها، بخششها و عطاهایت. پس در این روز مرا ناامید مکن! ای کسی که ناامید نمی‏کند سائلی را. و عطا و بخشش او باعث نقصش نمی‏شود. به راستی امروز، عمل صالحی که به آن تکیه کنم نیاورده‏ام و نه شفاعت کسی که به او امید داشته باشم؛ ولی در حالی نزد تو آمده‏ام که اقرار به ظلم و بدی خود دارم و حجّتی و عذری هم برای من نیست. پس از تو می‏خواهم که مرا به آنچه درخواست دارم برسانی و مرا دست‏خالی و ناامید بر نگردانی. ای عظیم و بزرگوار! به تو امید دارم برای [درخواست] عظیم؛ ای بزرگ! از تو می‏خواهم که [گناهان] عظیم [مرا] ببخشی. غیر از تو معبودی نیست. خدایا بر محمد و آل محمد درود فرست و خیر و خوبی این روز را روزیم گردان! این روزی که آن را شریف و عظیم قراردادی. و در این روز مرا از تمام گناهان و خطاهایم پاک گردان. و برایم از فضلت، زیادی عطا کن! به درستی که تو بسیار بخشنده هستی.»
از این گذشته،  ایام عید،  برای همه مسلمانان عید است و اختصاص به قشر خاصی ندارد؛ بلكه برای مرد و زن، پیر و جوان، خورد و كلان و... همه عید است. نمی توان گفت عید قربان اختصاص به كسانی دارد كه به مكّه مشرف شده اند و در آنجا قربانی كرده اند،  و یا عید فطر مخصوص روزه داران است و كودكان، بیماران، معذورین و مسافران عید ندارند، نه، چنین نیست. و جمعه نیز اختصاص به كسانی ندارد كه در نماز جمعه شركت كرده اند؛ بلكه برای همه عید است، هر چند شركت كنندگان در نماز جمعه از ثواب و بهرة بیش تری برخوردارند.
در روایتی كه از امام صادق‏ علیه‏السلام نقل كردیم، به این مطلب اشاره شده است: «وَهُوَ عِیدٌ لِلْمُسْلِمِین» (10) و در روایت عبد الرحمن بن سالم و علی بن ابراهیم نیز سخن از تمام مسلمین بود: «هَلْ لِلْمُسْلِمِینَ عِیدٌ غَیرَ یَوْمِ الْجُمُعَۀِ وَ الْاَضْحَی وَ الْفِطْرِ؟...» چنان كه در دعای نماز عید هم می خوانیم: «اَسْئَلُكَ بِحَقِّ هَذَا الْیوْمِ اَلَّذِی جَعَلْتَهُ لِلْمُسْلِمِینَ عِیداً؛ (11) تو را می خوانم بحقّ این روزی كه آن را عید برای همۀ مسلمانان قرار داده ای» و در دعای قبل از نماز عید می خوانیم: «وَقَدْ غَدَوْتُ اِلَی عِیدٍ مِنْ اَعْیادِ اُمَّةِ نَبِیكَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُكَ عَلَیهِ وَعَلَی آلِهِ...؛ (12) و صبح كردم در عیدی از اعیاد امّت پیامبرت، محمد كه درودت بر او و آل او باد... .» در این عبارت نیز سخن از عید امّت محمد‏‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله است. از اینجا معلوم شد كه عید غدیر نیز اختصاص به شیعیان ندارد؛ بلكه عید مهم و برتر همه مسلمانان است،  هر چند اهل سنّت از آن غافل و به آن كم توجّه اند؛ ولی این بی توجهی، واقعیت قضیه را تغییر نمی دهد.
بلی، به این نكته باید توجه شود كه هر چند اعیاد مذكوره عید همة مسلمانان است؛ ولی تنها محمد و آل محمد ‏علیهم ‏السلام هستند كه كاملاً این اعیاد و ابعاد آن را درك می كنند و از آن به صورت اتم بهره برداری می نمایند و در نتیجه ذخیره و توشه ای برای آخرت خویش می گیرند، و بر مقامات و منزلت خویش بیش از گذشته می افزایند. لذا می خوانیم «وَ لِمُحَمَّدٍ‏‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله ذُخْراً وَ شَرَفاً وَ مَزِیداً؛ (13) و برای محمد این روز را ذخیره و شرافت و [عامل] فزونی [مقامات معنوی] قرار دادی.

شاید روایاتی كه می گویند پیامبر و یا امامان‏علیهم‏السلام گاهی حالاتی با خدا داشتند و بهره‏برداریهای معنوی خاصی دارند كه برای هیچ كسی قابل درك و فهم نیست، اشاره به همین مَزید مقام و شرافت آنها باشد.

پیامبر‏‏‏صلی ‏الله‏ علیه‏ وآله فرمود: «لِی مَعَ اللهِ وَقْتٌ لَا یسَعُنِی مَلَكٌ مُقَرَّبٌ وَلَا نَبِی مُرْسَلٌ؛ (14) برای من با خدا زمان [و حالاتی] است كه هیچ ملك مقرّب و پیامبر فرستاده شده ای توان تحمّل آن را ندارد.»
همه به سوی خدا

عید است و دارد هر كسی در دل تمنّای دیگر        ما را نباشد غیر تو در دل تمنّای دیگر
بسیاری فكر می كنند كه وقتی عید فرا رسید، عبادت و ارتباط با خدا تمام شده و فصل بخور بخور و نشاط و شادی رسیده است؛ ولی فرهنگ غنی دعاهای معصومین‏علیهم‏السلام به ما می گوید كه عید، تازه اوّل حركت به سمت خدا است،  هر چند شادی و نشاط و دید و بازدید لازم است؛ ولی همة آنها نیز باید در مسیر الهی و برای رضای خداوند و حركت به سوی او باشد.
حضرت باقر‏علیه ‏السلام در دعای قبل از نماز عید به خداوند متعال عرضه  می دارد: «اللَّهُمَّ مَنْ تَهَیأَ فِی هَذَا الْیوْمِ اَوْ تَعََبَّأََ اَوْ اَعَدَّ وَاسْتَعَدَّ لِوَفَادَةِ مَخْلُوقٍ رَجَاءَ رِفْدِهِ وَ نَوَافِلِهِ وَ فَوَاضِلِهِ وَ عَطَایاهُ فَاِنَّ اِلَیكَ یا سَیدِی تَهْیئْتِی وَ تَعْبِیتِی واِعْدَارِی وَاسْتِعْدَادِی؛ (15) خدایا! هر كس مهیا شده است در این روز و یا آماده و مستعدّ و زمینه سازی كرده است برای ورود به نزد مخلوقی (آنهایی كه در روز عید جایزه می دهند) به امید جایزه،  صله ها،  بخششها  و عطاهای او؛ ولی من ای آقایم! آمادگی و تهیه و زمینه سازی و استعداد خود را به سوی تو [و حركت به جانب تو] فراهم نموده ام.»

عین همین دعا در اعمال شب جمعه كه یكی از اعیاد است آمده؛ (16) منتهی در ادامه اضافه ای دارد كه راز رفتن به سوی خدا و درگاه او را نیز تبیین می كند: «یا مَنْ لَا یخِیبُ عَلَیهِ سَائِلٌ وَلَا ینْقُصُهُ نَائِلٌ فَاِنِّی لَمْ اَتِكَ ثِقَةً بِعَمَلٍ صَالِحٍ عَمِلْتُهُ...؛ (17)  ای كسی كه ناامید نمی كند سائلی را و عطا و بخشش او باعث نقصش [نیز] نمی شود، به راستی عمل صالحی كه به آ ن تكیه كنم،  نیاورده ام.»

اهداف عید

1.      دریافت جوایز

«اِلَیكَ یا سَیدِی تَهْیئَتِی وَتَعْبِئَتِی... رَجَاءَ رِفْدِكَ وَجَوَایزِكَ؛ ای آقایم! به سوی توست تهیه و آمادگی من به امید بخشش و جایزه هایی [كه عنایت می شود از طرف] تو.»

رِفدْ به بخششهایی گفته می شود كه به قصد كمك رسانی و اعانت انجام می گیرد:  «هُوَ الْعَطِیةُ بِعُنْوَانِ الْاِعَانَةَ». در زمان جاهلیت رفاده به چیزی می گفتند كه بوسیله آن طعام و نوشیدنی برای حاجیان آماده می شد. (18)

در نتیجه رفد الهی آن كمكهایی است كه به قصد كمك رسانی به روزه  داران یا حاجیان و یا شركت كنندگان در نماز جمعه به آنان داده می شود.
جایزه: صله، پاداش و عطیه ای است كه به برندة مسابقه یا به كسی كه كار خوبی انجام داده، اعطا می شود. (19)

معلوم می شود در جایزه یك نوع استحقاقی وجود دارد؛ امّا در «رفد» چنین استحقاقی وجود ندارد.
به هر حال روز عید، هم روزی است كه خداوند به بندگانش اعانت دارد و هم اعطای جایزه برای برندگان و كسانی كه كار خیر انجام داده اند.

از جابر نقل شده است كه امام باقر‏علیه‏السلام فرمود: «قَالَ النَّبِی‏‏‏ صلی‏ الله‏ علیه‏ وآله: اِذَا كَانَ اَوَّلُ یوْمٍ مِنْ شَوَّالٍ نَادَی مُنَادٍ: اَیهَا الْمُؤْمِنُونَ اُغْدُوا اِلَی جَوَائِزِكُمْ ثُمَّ قَالَ یا جَابِرُ جَوَائِزُ اللهِ لَیسَتْ بَجَوَائِزِ هَؤُلَاءِ الْمُلُوكِ ثُمَّ قَالَ هُوَ یوْمُ الْجَوَائِز؛ (20) روز اول شوال (عید فطر) منادی ندا می دهد: ای مؤمنان! صبحگاه به دنبال جوایزتان باشید [كه از طرف خداوند متعال آماده شده است]؛ سپس فرمود: ای جابر! جوایز خدا مانند جوایز شاهان نیست [بلكه جوایزی بسیار ارزشمند و غیر قابل توصیف است]؛ سپس فرمود: آن روز،  روز گرفتن جایزه ها است.»

2.      دریافت عطایا و تفضلات الهی

در ادامه دعای قبل از نماز عید می خوانیم:  «وَ نَوَافِلِكَ وَ فَوَاضِلِكَ وَ‏فَضَائِلِكَ وَ عَطَایاكَ؛ (21) به امید زیادیها و فضلها و بخششهای تو.»

در عبارت فوق چند كلمه در رابطه با عطایا و بخشش الهی به كار رفته است كه هر یك معنای خاصی دارد؛ اوّلی «نوافل» است كه جمع نافله، و از مادّه «نفل» می باشد كه به معنای غنیمت است. ینَفِّلُ الْاِمَامُ الْجُنْدَ؛ یعنی سهمی از غنیمت برای سربازان قرار داد.

امّا نافله: «الْعَطِیةُ یعْطِیهَا تَطَوُّعاً بَعْدَ الْفَرِیضَةِ مِنْ صَدَقَةٍ اَوْ صَلَاحٍ اَوْ عَمَلِ خَیرٍ؛ (22) نافله آن بخششهایی است كه انسان مجّاناً [و برای خدا] بعد از انجام واجب عطا می كند، خواه صدقه باشد یا خیرخواهی و یا عمل خیر.»

به نماز مستحبی هم كه نافله گفته می شود از این جهت است كه اضافه بر نماز واجب، قبل و یا بعد از آن انجام می گیرد. در نتیجه می توان گفت كه نوافل، آن بخششهای الهی است كه علاوه بر جایزه كه طرف استحقاق دارد و علاوه بر «رفد» كه به عنوان اعانت و كمك است،  اعطا می شود، و معمولاً نوافل در جایی كه فرایضی در كار بوده،  به كار می رود؛ یعنی آن عطایایی كه بعد از جایزه (كه در واقع حق طرف است و لازم است كه اداء شود) عطا می شود.
امّا فواضل كه جمع فضل است، عبارت است از بخشش اضافه بر آ نچه كه لازم و مقرّر است در مقام تأمین معاش مادّی و معنوی انسان: «وَالْفَضْلُ مِنَ اللهِ تَعَالَی عِبَارَةٌ عَنْ عَطَائِهِ زَائِداً  عَلَی مَا هُو اللَازِمُ الْمُقَرَّرُ فِی مَقَامِ تَأمِینِ الْمَعَاشِ الْمَادِّی وَالرُّوحَانِی؛ فضل از ناحیه خداوند متعال، عبارت است از بخشش، زیادی بر آنچه که در مقام تأمین معاش مادی و معنوی، لازم و معین شده است.»؛ منتهی فضل ممكن است ابتدائی تكوینی در اصل خلقت و یا بعد از آن باشد و ممكن است مسبوق به اموری باشد كه مربوط به شخص تفضّل شده و دریافت كنندة فضل شود.» (23)
پس می توان گفت كه فرق نوافل با فواضل این است كه در نوافل نوعاً مسبوق به امری است كه طرف استحقاق دارد؛ ولی فواضل اعم است و ممكن است ابتدایی و بدون مسبوق بودن زمینه عطا شده باشد و یا ممكن است با وجود زمینه باشد.

امّا عطایای الهی، به آن بخششهایی گفته می شود كه به مقتضای آنچه در نفس عطا‏كننده وجود دارد، از بزرگی و پایبندی،  بدون در نظر گرفتن جهت بخشش و یا غرض دیگری و یا در نظر گرفتن عوضی و امثال آن انجام می‏شود؛ چنانكه جود، به زیادی  بخششهایی كه ریشه در روح بخشش گر دارد گفته می شود و «هبه» به بخششی كه بدون عوض پرداخت می شود. (24)
پس عطایای الهی، «الْعَطَایا مِنْ جَانِبِ اللهِ بِمُقْتَضی مَقَامِ عَظَمَتِهِ وَسِعَةِ رَحْمَتِهِ وَبَسْطِ اِفَاضَتِهِ؛ (25) بخششهای الهی است كه به مقتضای مقام عظیمش و توسعه رحمتش و گسترش یافتن فیضش انجام می گیرد.

و روز عید فطر علاوه بر رسیدن به جوایز الهی، روز رسیدن به عطایای الهی نیز می باشد. پیامبر اعظم‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله می فرماید: «اِنَّ الْمَلَائِكَةَ یقُومُونَ یوْمَ الْعِیدِ عَلَی اَفْوَاهِ السَّكَّةِ وَیقُولُونَ اُغْدُوا اِلَی رَبٍّ كَرِیمٍ یعْطِی الْجَزِیلَ وَیغْفِرُ الْعَظِیمَ؛ (26) ملائكه در روز عید بر لبان انسانهای ساكت قرار گرفته [و یا در مسیر مردم ایستاده] می گویند صبحگاه بر پروردگار كریم وارد شوید كه عطایای فراوان و بخشش زیاد دارد.»

راز تنوع در عطایای الهی كه هم رِفْد و اعانت دارد و هم نوافل و زیادت، هم فضل و كمكهای ابتدایی و غیر استحقاقی و هم عطایای برگرفته از عظمت الهی، كمالات بی نهایت است كه ریشه در وجود بی منتهای حق دارد؛ لذا در ابتدای دعای قنوت نماز عید عرضه می داریم: «اَللَّهُمَّ اَهْلَ الْكِبْرِیاءِ وَالْعَظَمَةِ وَاَهْلَ الْجُودِ وَالْجَبَرُوتِ وَاَهْلَ الْعَفْوِ وَالرَّحْمَةِ وَاَهْلَ التَّقْوَی وَالْمَغْفِرَةِ؛ (27) خدایا! تو اهل كبر و بزرگی، و ا هل جود و جبروت و اهل بخشش و مهربانی و اهل تقوا و مغفرت هستی.» چون كبریا و عظمت دارد، عطا و فضل دارد، و چون اهل جود است،  بذل و بخشش و چون اهل رحمت است،  رفد و اعانت دارد. و بخاطر عظمت و تعظیم الهی است كه تكبیرات فراوان در آن قرار داده شده است.

حضرت رضا‏علیه‏السلام فرمود: «اِنَّمَا جُعِلَ التَكْبِیرُ فِیهَا صَلَاةِ الْعِیدِ اَكْثَرُ مِنْهُ فِی غَیرِهَا مِنَ الصَّلَوَاتِ لِاَنَّ التَّكْبِیرَ اِنَّمَا هُوَ تَعْظِیمٌ لِلَّهِ وَتَمْجِیدٌ عَلَی هُدًی وَعَافَی كَمَا قَالَ اللهُ عَزَّ وَجَلَّ: «وَلِتُكَبِّرُوا اللهَ عَلَی مَا هَدَیكُمْ وَلَعَلَّكُمْ تَشْكُرُونَ»؛ تکبیر در نماز عید بیش‏تر از نمازهای دیگر قرار داده شده است؛ زیرا تکبیر، تعظیم برای خداوند و ارزش‏گذاری بر هدایت و عافیت الهی است. همان‏طور که خداوند جلیل می‏فرماید: «و برای اینکه بزرگ بدارید خدا را بر هدایت نمودنتان و شاید که شکرگزار باشید.» (28)

3.       نزدیك شدن به مقامات محمد و آل محمد

پیامبر و امامان‏علیهم ‏السلام الگوهای عینی هستند كه خداوند برای تسهیل امر هدایت، آنان را در دسترس بشر قرار داده است، و ماه رمضان،  حج خانه خدا و اعمال شب و روز جمعه كه به عید منتهی می شود و همین طور نصب امیر مؤمنان در روز عید غدیر، زمینه ساز تزكیه و هدایت انسان می شود، تا به این الگوها نزدیك تر شوند؛ لذا در دعای نماز عید عرضه می داریم: خدایا! «اَسْئَلُكَ اَنْ تُدْخِلَنِی فِی كُلِّ خَیرِ اَدْخَلْتَ فِیهِ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ وَاَنْ تُخْرِجَنِی مِنْ كُلِّ سُوءٍ اَخْرَجْتَ مِنْهُ مُحَمَّداً وَآلَ مُحَمَّدٍ صَلَوَاتُكَ عَلَیهِ وَعَلَیهِمْ؛ (29) می خواهم كه وارد كنی مرا [در این روز] در هر خیری كه محمد و آل او را در آن داخل نمودی و اینكه بیرون كنی مرا از هر بدی كه محمد و آل او را از آن خارج ساختی. صلوات تو بر او و آلش.»

امّا خیری كه محمد و آل،  داخل آن شده اند و شرّی كه از آن خارج شده اند خلاصه اش همان است كه در آیة تطهیر آمده است: «اِنَّمَا یرِیدُ اللهُ لِیذْهِبَ عَنْكُمُ الرِّجْسَ اَهْلَ الْبَیتِ وَیطَهِّرَكُمْ تَطْهِیراً»؛ (30) «خداوند اراده نموده پلیدی و گناه را از شما اهل بیت دور كند و كاملاً شما را پاك سازد.»

علامه طباطبایی‏رحمه‏الله می گوید: «معنای آیة تطهیر این است كه خداوند اراده ابدی نموده است كه شما اهل بیت را از همه نوع پلیدی، اعتقاد باطل، گناه، با تجهیز كردن به اعتقاد حق، و دادن موهبت الهی عصمت پاك گرداند.» (31)

ابن حجر هیثمی می گوید: «این آیه منبع فضایل اهل بیت نبوی است؛ برای این كه حاوی درخشان ترین مناقب ایشان، و شامل توجّه به شأن آنان است؛ چرا كه با لفظ «اِنَّمَا» آغاز می گردد و «اِنَّمَا» افاده حصر می كند دربارة اراده خدای متعال در منزه نمودن آنان از رجس و رجس، نیز همان گناه است. این آیه همچنین بیانگر اراده خداوند در تطهیر اهل‏بیت از جمیع خصوصیات اخلاقی و احوال مذموم است؛ و اینكه در بعضی از روایات نقل شده كه آتش و جهنّم بر آنان حرام است، همانا فایدة این تطهیر می باشد.» (32)

در تفسیر نمونه می خوانیم: «رجس» در اینجا به معنای پلیدی ظاهری نمی باشد؛ بلكه اشاره به پلیدیهای باطنی است و اطلاق این كلمه، هر گونه انحصار و محدودیت را در شرك و كفر و اعمال منافی عفت و مانند آن نفی می كند،  و همة گناهان و آلودگیهای عقیدتی و اخلاقی و عملی را شامل می شود.» (33)

در نتیجه آنچه اهل بیت از آن خارج شده اند اعتقادات باطل، شرك و تمام گناهان اخلاقی و عملی است و آنچه محمد و آل محمد‏‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله به آن وارد و مجهّز شده اند، اعتقادات حق، آراستگی به محسنات اخلاقی و عملی و عصمت از گناهان است.
هر چند ممكن است انسان به تمام آن مواهب راه نیابد؛ ولی از باب همّت بلند داشتن، تمامی آن را می خواهیم تا لااقل به آنان نزدیك تر و همرنگ تر شویم.

4.      درخواست بهترین خیرها

«اللَّهُمَّ اِنِّی اَسْئَلُكَ مِنْ خَیرِ مَا سَئَلَكَ عِبَادُكَ الْمُرْسَلُونُ وَ اَعُوذُ بِكَ مِنْ شَرِّ مَا اَعَاذَ بِهِ عِبَادُكَ الْمُخْلَصُونَ؛ (34) خدایا! از تو می خواهم از بهترین آنچه كه بندگان فرستاده شده‏ات (انبیاء و یا بندگان صالحت) از تو خواستند و پناه می برم به تو از شرّ آنچه بندگان مُخلَصت [و یا مرسل و یا صالحت] از آن به تو پناه بردند.»

امّا خواسته های انبیا و یا بندگان صالح و مخلَص چیست؟ باید گفت كه تمامی آنچه در قرآن به عنوان «رَبِّ» مثل: «رَبِّ زِدْنِی عِلْماً»؛ (35) و یا «ربّنا» آمده:«رَبَّنَا آتِنَا فِی الدُّنْیا حَسَنَةً وَفِی الْآخِرَةِ حَسَنَةً»؛ (36) دعاها و درخواستهای انبیاء و بندگان صالح است که برای پرهیز از طولانی شدن مقاله، فقط به نمونه هایی اشاره می شود:

الف. در آیه ای می خوانیم:


«رَبَّنَا فَاغْفِرْ لَنَا ذُنُوبَنَا وَكَفِّرْ عَنَّا سَیئَاتِنَا وَتَوَفَّنَا مَعَ الْاَبْرَار»؛ (37) «پروردگارا! گناهمان را بیامرز و بدیهای ما را بپوشان و ما را با نیكان بمیران!»

در این آیه سه حاجت مهم خواسته شده است كه در واقع روزه‏دار، حاجی و... در روز عید آنها را از خدا می خواهد كه خیر دنیا و آخرت و عاقبت به خیری را به او بدهد:

1. بخشش گناهان؛

2. پوشیدن بدیها؛

 3. همراهی با نیكان.

ب. همچنین می خوانیم:

«وَقَالَ رَبِّ اَوْزِعْنِی اَنْ اَشْكُرَ نِعْمَتَكَ الَّتِی اَنْعَمْتَ  عَلَی وَعَلَی وَالِدَی وَاَنْ اَعْمَلَ صَالِحاً تَرْضَیهُ وَاَدْخِلْنِی فِی عِبَادِكَ الصَالِحِینَ»؛ (38) «و [سلیمان] گفت: پروردگارا توفیقم ده كه شكر نعمتت را انجام دهم، آن نعمتهایی را كه به من و والدینم عنایت نمودی و مرا به عمل صالح [و خالص] كه تو می پسندی موفق بدار و مرا به لطف و رحمتت در صف بندگان شایسته [و خاصت] داخل گردان!»

حضرت سلیمان‏علیه‏السلام در این آیه سه خواسته از خداوند دارد: 1. توفیق شكر نعمتهای بر خود و والدین؛ 2. انجام عمل صالح؛ 3. داخل شدن در صف بندگان صالح. و در واقع روزه دار و حج گزار نیز در روز عید این خواسته ها را از خداوند دارد.

ج. و در آیه ای دیگر دارد:

«رَبَّنَا هَبْ لَنَا مِنْ اَزْوَاجِنَا وَذُرِّیاتِنَا قُرَّةَ اَعْینٍ وَاجْعَلْنَا لِلْمُتَّقِینَ اِمَاماً»؛ (39) «پروردگارا! ما را از همسران و فرزندانمان چشم روشنی، عطا فرما و ما را پیشوای اهل تقوا قرار ده!»
در این آیه دعاهای بندگان رحمان را مطرح نموده كه چشم‏روشنی از همسران و فرزندان و الگو بودن برای پاكان و پروا‏پیشه گان است.

5.      بخشش گناهان

از دیگر اهداف مهم روز عید، رسیدن به عفو الهی و بخشش گناهان است.
در دعای قبل از نماز عید می خوانیم: «فَیا عَظِیمُ یا عَظِیمُ یا عَظِیمْ اِغْفِر لِی الْعَظِیمَ مِنْ ذُنُوبِی فَاِنَّهُ لَا یغْفِرُ الذُّنُوبَ الْعِظَامَ اِلَّا اَنْتَ...؛ (40) پس ای با عظمت و ای بزرگ و ای بزرگ! بیامرز گناهان بزرگم را؛ زیرا گناهان بزرگ را جز تو [كسی] نیامرزد.»

دارم امید عاطفتی از جنابِ دوست                كردم جنایتی و امیدم به عفو اوست (41)
آری،  در اعیاد الهی،  درهای رحمت الهی باز و زمینه مغفرت و بخشیده شدن فراهم است، هوشمند می خواهد كه از این ایام و لحظه های آن بهره برداری كند.
امام علی‏علیه‏السلام فرمود: «اَلَا وَاِنَّ هَذَا الْیوْمَ یوْمٌ حُرْمَتُهُ عَظِیمَةٌ وَبَرَكَتُهُ مَأمُولَةٌ وَالْمَغْفِرَةُ فِیهِ مَرْجُوَّةٌ؛ (42) بیدار باشید، امروز (روز عید فطر) روزی است كه احترامش بزرگ و بركتش مورد آرزو و آمرزش [خداوند] در آن روز امید می رود.»

در حدیثی از پیامبر‏‏‏صلی‏ الله ‏علیه ‏وآله چنین آماده است: «خداوند متعال در روز عید می فرماید:

«عِبَادِی لِی صُمْتُمْ وَ لِی صَلَّیتُمْ عُودُوا مَغْفُوراً  لَكُمْ؛ بندگان من! برای من روزه گرفتید و برای من نماز گزاردید! برگردید [به خانه هایتان] در حالی كه بخشیده شده اید.» (43)
بیا كه دوش به مستی سروش عالم غیب            نوید داد كه عام است فیض رحمت او (44)
در روز عید در واقع ندای الهی این است:

باز ای باز آی! هر آنچه هستی باز آی!            گر كافر و گبر و بت پرستی باز آی
این درگه ما درگه نومیدی نیست                صد بار اگر توبه شكستی باز آی
ره توشه رسیدن  به اهداف عید

یك: اقرار  به نداری خود

با دست تهی آمده ام عیبی نیست                مپسند كه با دست تهی برگردم
اوّلین مطلبی كه انسان را به رسیدن اهداف آنچنان كه از دعاهای عید برمی آید یاری می رساند این است كه انسان بداند واقعاً دست خالی است و از خود چیزی ندارد.

در دعای قبل از نماز عید می خوانیم: «اِلَیكَ یا سَیدِی! تَهْیِئْنِی... رَجَاءَ رِفْدِكَ... وَلَمْ اَفِدْ اِلَیكَ الْیوْمَ بِعَمَلٍ صَالِحٍ اَثِقُ بِهِ قَدَّمْتُهُ وَلَا تَوَجَّهْتُ بِمَخْلُوقٍ اَمَّلْتُهُ؛ (45) به سوی توست آمادگی من ای آقای من به امید عطا و بخشش از جانب تو و [لی] به درگاهت در چنین روزی [دست خالی آمده ام و] عمل نیكی كه به آن اعتماد و تكیه كنم نیاورده ام [كه نداشتم] و به مخلوقی نیز رو نزده ام كه امید به او داشته باشم.»

دو: اعتراف به گناهان و طلب آمرزش

اقرار به گناه، وسیلة دیگری است كه انسان را به اهداف عید نزدیك می سازد. در همان دعا می خوانیم: «وَلَكِنْ اَتَیتُكَ خَاضِعاً مُقِرّاً بِذُنُوبِی وَاِسَائَتِی اِلَی نَفْسِی فَیا عَظِیمُ... اِغْفِرْ لِی الْعَظِیمُ مِنْ ذُنُوبِی...؛ (46) و لكن نزد تو با خضوع [و قلب متوجّه به خودت] و اعتراف به گناهانم و اینكه در حق خود بدْ كرده ام آمده ام؛ پس ای بزرگ! گناه بزرگم را ببخش.»

و امام علی‏علیه‏السلام نیز فرمود: «... وَتَعَرَّضُوا لِثَوَابِهِ بِالتَّوْبَةِ وَالْاِنَابَةِ وَالْخُضُوعِ وَالتَّضَرُّعِ فَاِنَّهُ یقْبَلُ التَّوْبَةَ عَنْ عِبَادِهِ وَیعْفُو عَنِ السَّیئَاتِ؛ (47) و خود را در معرض ثواب الهی با توبه و برگشت و خشوع و زاری قرار دهید؛ پس به راستی،  خداوند توبه را از بندگانش می پذیرد و گناهان را می بخشد.»

من كه سر تا پا گناهم یا غیاث المستغیثین      از حضورت عذری خواهم یا غیاث المستغیثین
از خجالت سر برآرم چون به سوی آسمانت            اشك ریزد از نگاهم یا غیاث المستغیثین
بنده ام منّت پذیرم، منتی بگذار و بگذر                از من و جرم و گناهم یا غیاث المستغیثین


اعتراف در آخرین لحظات

نبی اكرم‏‏‏صلی ‏الله‏ علیه ‏وآله بر مردی كه در حال احتضار بود، وارد شدند. حضرت به او فرمود: «در چه حالی هستی؟» عرض كرد: در حالی هستم كه از گناهان خویش هراسانم و به رحمت پروردگار امید بسته ام. حضرت فرمود: «وقتی چنین حالتی در قلب بنده ای جمع شد، خداوند متعال شخص را از آن چه می ترسد، در امان داشته و آن چه را كه به او امید بسته است، عطا می فرماید.» و فرمود:  «در روز قیامت خداوند به بنده اش می فرماید: هنگامی كه منكرات را می دیدی چه چیز تو را از انكار آنها باز می داشت؟ و اگر جوابش را به او تلقین كند، جواب خواهد داد:  به تو امیدوار بودم؛ ولی از مردم می ترسیدم. آنگاه خداوند می فرماید: «تو را آمرزیدم.» (48)
امام باقر‏علیه‏السلام فرمود: «لَا وَاللهِ مَا اَرَادَ اللهُ تَعَالَی مِنْ النَّاسِ اِلَّا خَصْلَتَینِ اَنْ یقِرُّوا لَهُ بِالنِّعَمِ فَیزِیدُهُمْ وَبِالذُّنُوبِ فَیغْفِرُهَا لَهُمْ؛ (49) به خدا قسم خداوند تعالی جز دو ویژگی از مردم نخواسته است: اینكه به نعمتهای او اعتراف كنند تا نعمتها را برایشان بیفزاید،  و به گناهان اقرار كنند تا آنها را ببخشد.»

و در جای دیگر فرمود: «وَاللهِ مَا ینْجُو مِنَ الذَّنْبِ اِلَّا مَنْ اَقَرَّ بِهِ وَقَالَ اَبُو جَعْفَرٍ كَفَی بِالنَّدْمِ؛ (50) به خدا سوگند از گناه رها نشود جز آنكه به آن اعتراف كند.» راوی گفت: امام باقر‏علیه‏السلام فرمود: «پشیمانی برای توبه كافی است.»

جمع بندی

در اسلام چهار عید داریم كه عبارت است از: عید قربان،  فطر،  غدیر و روز جمعه، و برترین آنها عید غدیر است و معیار اصلی عید آن است كه انسان در آن روز مرتكب گناه و معصیت نشود و از این راه به منفعتی دست پیدا كند و قهراً نشاط و شادی را نیز در پی خواهد داشت. اعیاد اسلامی برای امت اسلام است و اختصاص به شخص و گروه و صنفی ندارد،  و همه در آنها باید به سمت و سوی خدا حركت كنند. مهم ترین اهداف عید دریافت جوایز،  عطایا و تفضلات الهی،  نزدیك شدن به مقامات محمد و آل محمد‏‏‏صلی‏الله‏علیه‏وآله و گرفتن بهترین حاجاتی است كه بندگان صالح و خالص خدا درخواست می كنند و رسیدن به عفو و بخشش الهی. و ره توشة رسیدن به این اهداف، باور به نداری و فقر مطلق خویش و اقرار به گناهان وتوبه به درگاه با عظمت خداوندی است.

پی نوشـــــــــــــت ها:

1.      «وَالْعِیدُ مَا یعَاوِدُ مَرَّةً بَعْدَ  اُخْرَی وَ خُصَّ فِی الشَّرِیعَةِ بِیوْمِ الْفِطْرِ وَیوْمِ النَّحْرِ وَ لَمَّا كَانَ ذَلِكَ الْیوْمُ مَجْعُولاً لِلسُّرُورِ فِی الشَّرِیعَةِ كَمَا نَبَّهَ النَّبِی‏صلی‏الله‏علیه‏وآله بِقَوْلِهِ «اَیامُ اَكْلٍ وَشُرْبٍ وَبِعَالٍ» صَارَ یسْتَعْمَلُ الْعِیدُ فِی كُلِّ یوْمٍ فِیهِ مَسِرَّۀٌ وَعَلَی ذَلِكَ قَوْلُهُ تَعَالَی: «اَنْزِلْ  عَلَینَا مَائِدَةً مِنَ السَّمَاءِ تَكُونُ لَنَا عِیداً» وَالْعِیدُ كُلُّ حَالَةٍ تُعَاوِدُ الْاِنْسَانَ وَالْعَائِدَةُ كُلُّ نَفْعٍ یرْجِعُ اِلَی الْاِنْسَانِ مِنْ شَیءٍ.»

2.      المفردات فی غریب القرآن، راغب اصفهانی، تهران، دفتر نشر الكتاب، 1404 هـ ق، ص 352، و آیه در سوره مائده / 114.

3.       نهج البلاغه، محمد دشتی،  ص 732، حكمت428.

4.      مستدرك الوسائل، میرزا حسین نوری، بیروت،  آل البیت، سوم، 1411 هـ. ق، 1991 م، ج 6، ص 154، ح 6679/8.

5.      الكافی، كلینی، تهران، دار الكتب الاسلامیة، 1365 هـ ش، ج 2، ص 224، ح 1.

6.      همان، ج 4، ص 149، ومن لا یحضره الفقیه، ج 2، ص 90.

7.      وسائل الشیعه، حر عاملی، قم، آل البیت، 1409 (29 جلدی)، ج 1، ص 13، ح 9635.

8.      از اینجا نیاز به یك مسئله بسیار مهمّی احساس می شود و آن اینكه ضروری و لازم است كه كتب لغت،  خصوصاً لغات قرآن، دایرةالمعارفها و... با توجه به سخنان امامان معصوم باید بازنویسی و بازخوانی شود. كتب موجود كه بیش تر توسط علمای اهل سنّت و یا غیر مسلمانها تهیه شده است،  دارای نقایص و كاستیهای فراوانی است و راز آن هم دور بودن و توجّه نكردن به سخنان امامان شیعه‏علیهم‏السلام‏ بوده است.

9.      تهذیب، شیخ طوسی، تهران، دار الكتب الاسلامیة، 1365 هـ. ش، ج 3، ص 142؛ بحارالانوار،  ج 88، ص 19.

10. وسائل الشیعه،  همان، ج 1، ص 13.

11. وسائل الشیعه،  حرّ عاملی، بیروت،  دار احیاء التراث العربی، چهارم، (20 جلدی)، ج 5، ص131،  باب 26.

12. تهذیب، همان، ج 3، ص 142؛ بحار الانوار، همان، ج 88، ص 19.

13. همان.

14. بحار الانوار، مجلسی،  بیروت، مؤسسة  الوفاء،  ج 79، ص 243.

15. تهذیب، همان، ج 3، ص 142.

16. مفاتیح الجنان،  اعمال شب جمعه، ص 54؛ تهذیب، همان،  ج 3، ص 142؛ بحار الانوار، ج88، ص 19.

17. همان، اعمال شب جمعه، ص 54؛ و تهذیب، ج 3، ص 142.

18. التحقیق: علّامه مصطفوی، مركز نشر آثار علامه مصطفوی،  تهران،  1385، ج 4،  ص 189، با تلخیص.

19. فرهنگ عمید،  حسن عمید، تهران،  انتشارات جاویدان، 1354،  ص 440.

20. الكافی، شیخ كلینی، دار الكتب الاسلامیة، تهران، ج 4، ص 168؛ وسائل الشیعه، ج 5، ص140، ح 1، باب 37.

21. مفاتیح، ص 404؛ تهذیب، ج 3، ص 142؛ بحار الانوار، ج 88، ص 19.

22. العین،  خلیل بن احمد فراهیدی، قم،  مؤسسة  النشر الاسلامی، 1414 هـ. ق، اوّل،  ص 830.

23. التحقیق: همان، ج 9، ص 116.

24. ر. ك: التحقیق،  همان، ج 8، ص 210.

25. همان.

26. مستدرك الوسائل، میرزا حسین نوری، بیروت، آل البیت، سوم، 1411 ق، ج 6، ص154.

27. مفاتیح الجنان، ص 406؛ وسائل الشیعه، همان،  (20 جلدی)، ج 5، ص 131، باب 26

28. وسائل الشیعه، همان، ج 5، ص 105، ح 1، باب 10.

29. وسائل الشیعه، همان، ج 5، ص 131، روایت 2، باب 26، باب استحباب دعا.

30. احزاب / 33.

31. المیزان، علامه طباطبایی، تهران، دار الكتب الاسلامیة، ج 16، ص 33.

32. الصواعق المحرقة فی الردّ علی اهل البدع والزندقة، ابن حجر هیثمی، بیروت، دار الكتب العلمیة، 1414 هـ. ق، 1993 م، ص 223.

33. تفسیر نمونه، ناصر مكارم شیرازی، تهران، دار الكتب الاسلامیة، 1370، ج 17، ص 304.

34. وسائل الشیعة، همان، ج 5، ص 132،  ح 5، ولی در روایت 2، ص 131 به جای عبارت «عبادك المخلصون» دارد: «عبادك المرسلون» و در مفاتیح، ص 406، اعمال دعای عید فطر در هر دو بخش «عبادك الصالحون» دارد.

35. طه / 114.

36. بقره / 201، مجموع دعاهای انبیا در قرآن بحث مفصّل است كه چند مقاله وزین می طلبد.

37.  آل عمران / 193.

38. نمل / 19.

39. فرقان / 74.

40. مفاتیح، ص 404؛ تهذیب، همان، ج 3، ص142؛ بحار الانوار، ج 88، ص 19.

41. حافظ.

42. مستدرك الوسائل، همان، ج 6، ص 160،  ادامه حدیث 6680/9.

43. همان، ص 121، ح 3 (6587).

44. حافظ.

45. مفاتیح الجنان، ص 405؛ تهذیب، ج 3، ص 142؛ بحار الانوار، ج 88، ص 19.

46.  مفاتیح الجنان، ص 405؛ تهذیب، ج 3، ص 142؛ بحار الانوار، ج 88، ص 19.

47. مستدرك الوسائل، همان، ص 160.

48. جامع السعاده، مرحوم نراقی، انتشارات جاویدان،  بی تا، ص 384.

49. الكافی، ج 2، ص 426.

50. همان، ج 2، ص 410.

منبع: مبلغان، شماره 132، نویسنده: سیدجواد حسینی

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان