شنبه, 03 آذر,1403

­

یکشنبه, 13 خرداد,1397

پیوند قرآن و انقلاب اسلامی در اندیشه و سیره امام خمینی(س)

پیوند قرآن و انقلاب اسلامی در اندیشه و سیره امام خمینی(س)

­امام خمینی قرآن را از چنان ظرفیت و جامعیتی برخوردار می‌داند که می‌تواند تأمین کننده جامع نیازهای مادّی و معنوی بشریت در مسیر تدارک زندگی سعادتمندانه در همة زمان‌ها و مکان‌ها باشد. از دیگر سو، قرآن در دیدگاه امام خمینی صرفاً کتاب اخلاق و تربیت و معرفت فردی نیست بلکه ایشان قرآن را در بردارندة آموزه‌های اجتماعی و سیاسی در امور مدیریت و حاکمیت جامعه بر مبنای استقلال، آزادی، استکبارستیزی و ظلم‌ناپذیری می‌داند.

­

فیض اله اکبری دستک[1]

چکیـده:

امام خمینی قرآن را از چنان ظرفیت و جامعیتی برخوردار می‌داند که می‌تواند تأمین کننده جامع نیازهای مادّی و معنوی بشریت در مسیر تدارک زندگی سعادتمندانه در همة زمان‌ها و مکان‌ها باشد. از دیگر سو، قرآن در دیدگاه امام خمینی صرفاً کتاب اخلاق و تربیت و معرفت فردی نیست بلکه ایشان قرآن را در بردارندة آموزه‌های اجتماعی و سیاسی در امور مدیریت و حاکمیت جامعه بر مبنای استقلال، آزادی، استکبارستیزی و ظلم‌ناپذیری می‌داند. از همین روی در باور ایشان، قیام‌های اسلامی در طول تاریخ از جمله قیام عاشورا، برای تجدید حیات قرآن بوده که ملت شریف ایران نیز با تأسی از آن نهضت اسلامی خویش را برای حاکمیت قرآن و تشکیل حکومت قرآنی بر پا نموده است و با اتکا و اعتصام به قرآن و استمداد از رمز قرآنی شهادت طلبی، پیروزی انقلاب اسلامی و سرنگونی حکومت طاغوت را فراهم آورده است که می‌تواند به‌عنوان سرمشقی مطمئن و جاودانه برای سایر ملل مستضعف اسلامی معرفی گردد. لذا بازشناسی اصول بنیادین قرآن‌شناختی امام خمینی و بازتاب آن در پیدایش نهضت اسلامی از یکسو و تبیین و تحلیل رابطة قرآن و انقلاب اسلامی ایران از رهگذر فهم عناصر و مؤلفه‌های آن در کلام امام خمینی از سوی دیگر را می‌توان به‌عنوان رسالت اصلی این مقاله در نظر گرفت.

1. مقدمه و طرح مسأله

یکی از مهم‌ترین و بنیادی‌ترین جنبه‌ها و ابعاد قرآن شناختی امام خمینی را باید در رویکرهای‌ خاص ایشان در فهم و تفسیر آیات مبتنی بر آموزه‌های سیاسی و اجتماعی قرآن کریم جستجو نمود. رویکردی که تا پیش از امام خمینی، مورد اعتنا و اهتمام دانشمندان مسلمان قرار نگرفته یا به‌طور ناچیز و ناتمام مورد اقبال واقع شده بود و در حقیقت این امام خمینی به‌عنوان تنها مقام مرجعیت دینی و فقهی مسلمین در عصر حاضر بوده است که با استناد به آموزه‌های سیاسی- حکومتی قرآن و سنّت، توانست نهضت اصلاحی مبتنی بر حاکمیت قرآن و احکام اسلامی را در این بخش از جهان عملیاتی نموده و گفتمان جدیدی از اسلام و انقلاب برپایة دیانت و تعالیم قرآن و سنّت را به جهان اسلام و نیز سایر حکومت‌های جهانی، عرضه نماید. بر این اساس در دیدگاه امام خمینی، به همان انداره و مقداری که قرآن کریم، کتاب هدایت و تربیت انسان‌هاست و حاوی ارزش‌های اخلاقی و انسانی است، به همان اندازه نیز در بردارندة بسیاری از احکام و مسائل سیاسی و اجتماعی و نیز برنامه‌هایی جامع برای تشکیل حکومت و اجرای دستورات و قوانین اسلامی و الهی است که از یک سو، با استناد به قصص انبیای پیشین و امّت‌‌های آنان در تشکیل حکومت برای هدایت و تربیت بشریت و از سوی دیگر، در سایة تشویق و ترغیب کتاب الهی برای مبارزه با مستکبرین و ستمگران برای نجات مستضعفین از بردگی طاغوتیان، می‌توان مبانی آن را در اندیشة قرآنی امام خمینی جستجو نمود. لذا ایشان به نقش و سهم متقابل مردم و قرآن در هدایت و پیروزی امّت‌‌های مسلمان علیه مستکبران و ستمگران جهانی اشاره نموده تا از رهگذر این رویکرد قرآنی؛ آزادی، استقلال و عظمت مسلمین تجدید گردد. همچنان که ایشان از یک سو، قیام سرخ عاشورا را در راستای حفظ قرآن و ترویج قوانین آن دانسته و از سوی دیگر، بر این باور است که ملت ایران با الهام از قیام حسینی(ع) و میراث ماندگار شهادت طلبی، قیام خویش را برای حفاظت از حریم قرآن و نیز احیا و اجرای دستورات آن به راه انداخته و در مقابل، همین روحیة شهادت طلبی و دفاع از مکتب قرآن و در یک کلمه اعتماد و اتّکا به قرآن نیز عامل اصلی پیروزی این ملت در نهضت قرآنی خویش گردید.

این در حالی است که موضوع رابطة متقابل آموزه‌های قرآن و انقلاب اسلامی در منظومة فکری و گفتمان قرآنی- انقلابی امام خمینی با تمرکز بر نص صریح بیانات ایشان کمتر مورد مداقه و مناقشة پژوهشگران علوم قرآنی قرار گرفته و احیاناً آنچه تاکنون در این عرصه، انجام گرفته است، عموماً به بررسی مبانی قرآنی انقلاب اسلامی و مبانی قرآنی اندیشه‌های سیاسی امام خمینی نظر داشته است. لذا پژوهش حاضر می‌کوشد تا پیوند متقابل قرآن و انقلاب اسلامی ایران و نیز عناصر، مؤلفه‌ها و کارکردهای آن را در صریح کلام امام خمینی با ملاحظه اصول و راهبردهای قرآن شناختی ایشان، واکاوی و مداقه نماید.

­

­

2. معناشناسی انقلاب و مفاهیم مشـابه

انقلاب: واژة انقلاب در آرا و اندیشه‌های نظریه‌پردازان از معنا و مفهوم یکسانی برخوردار نیست؛ بلکه هر یک براساس مبانی و نیز رویکردهای خاص خویش، تعریفی از آن ارائه نموده‌اند. به گونه‌ای که در گذرگاه معناشناختی انقلاب گاه با یکدیگر موافق و گاهی متفاوت از تعریف دیگری بوده است. این در حالی است که هانا آرنت از نظریه‌پردازان انقلاب، اصل و پیشینة تاریخی این اصطلاح را از مصطلحات اخترشناسی می‌داند که به واسطة اثر بزرگ کپرنیک در علوم طبیعی از اهمیت ویژه‌ای برخوردار گردیده است. به گونه‌ای که این واژه در کاربرد علمی، معنای دقیق لاتینی خود را که به نوعی به حرکت دورانی منظم و قانونمند ستارگان دلالت می‌کرد، حفظ نمود. وی معتقد است که در سدة هفدهم واژة انقلاب برای نخستین بار به صورت یکی از اصطلاحات سیاسی در سال 1660م پس از دگرگونی سیاسی در یکی از کشورها به‌کار رفت (آرنت 1374: 36). هانتینگتون نیز انقلاب را یک دگرگونی سریع، بنیادین و خشونت آمیز داخلی در ارزش‌ها و اسطوره‌های مسلط جامعه، نهادهای سیاسی، ساختار اجتماعی، رهبری، فعالیت‌های حکومتی و سیاست‌های آن تعریف کرده است (هانتینگتون 1370: 68) این تعریف هانتینگتون که بُعد جامعه‌شناختی آن از نمود و جامعیت بیشتر برخوردار است، به نوعی به بارزترین و عمده‌ترین ویژگی انقلاب که دارای ماهیتی اجتماعی است، اشاره دارد. چرا که تعریف مزبور از یکسو معیارهای یک انقلاب سیاسی- اجتماعی را مشخص و از سوی دیگر انقلاب را از همة پدیده‌های مشابه متمایز می‌سازد. انقلاب بر این مبنا، پدیده‌هایی چون شورش‌های دهقانی، قیام‌های شهری، شورش‌های جدایی طلب ملی و مانند آن را در بر نمی‌گیرد. علاوه بر آن، هانتینگتون با تأکید بر عنصر خشونت، انقلاب را از اصلاحات عمیق جدا می‌انگارد (عیوضی و هراتی 1394: 21) اندیشمندان اسلامی نیز در آرا و اندیشه‌های سیاسی خویش، به توصیف انقلاب پرداخته، تعاریفی از این اصطلاح به دست داده‌اند. به گونه‌ای که از نگاه و نگرش شهید آیت الله صدر، انقلاب جنبشی سرسختانه و بر مبنای اصول مکتبی معینی است که با درک واقعیت‌های موجود به دنبال تغییر ودگرگونی بنیادین در تمامی ابعاد زندگی فردی، اجتماعی و سیاسی و معیارها، اصول و ارزش‌های حاکم است (جمشیدی 1377: 120) و شهید آیت الله مطهری نیز انقلاب را بدین گونه تعریف می‌کند: «انقلاب عبارت است از طغیان و عصیانی که مردم علیه نظام حاکم موجود برای ایجاد وضع و نظمی مطلوب انجام می‌دهند» (مطهری 1361: 23). در جمع بندی تعاریف یادشده می‌توان انقلاب را به معنای تغییر در ساختار حاکمیت و ساختارهای اجتماعی در نظر گرفت (عیوضی و هراتی 1394: 21). صاحبنظران انقلاب را به دو گونه، انقلاب‌های سیاسی و انقلاب‌های اجتماعی تقسیم نموده‌اند که در انقلاب سیاسی با تغییر ساختار سیاسی، ساختار‌های اجتماعی آن تغییر نمی‌یابد و این نوع انقلاب‌ها، تنها ساختار حکومت را دگرگون می‌سازند ولی انقلاب اجتماعی، عبارت است از تغییر سریع و اساسی در ساختار سیاسی، اقتصادی و اجتماعی که با قیام عمومی مردم همراه است که انقلاب اسلامی ایران را باید به‌عنوان آخرین انقلاب اجتماعی در تاریخ جهان، قلمداد نمود (دهقان 1376: 19). شکل گیری هر انقلاب تحت تأثیر عوامل مختلفی است که نارضایتی عمیق، ظهور ایدئولوژی جدید، گسترش روحیة انقلابی و وجود رهبری را می‌توان از مهم‌ترین عوامل آن به شمار آورد. انقلاب‌ها عموماً ویژگی‌هایی نظیر: بنیادین بودن تغییرات، مردمی بودن، وجود رهبری و برنامه‌ محوری را در خود جای داده‌‌اند که باعث جدایی و تمایز آنها از سایر تحولات سیاسی و اجتماعی همچون کودتا، شورش، جنبش و اصلاح می‌شود (محمدی 1380: 38).

جنبش: جنبش مفهومی است که از حیث معنایی با انقلاب نزدیک است. در واقع جنبش بسترهای تحول در جامعه را شکل می‌دهد که این تحول می‌تواند به انقلاب یا اصلاحات بدل گردد. تفاوت عمدة جنبش با انقلاب و اصلاح در شیوة اجرایی و رفتاری و نیز در هدف‌نهایی آن است (عیوضی و هراتی 1394: 24).

کودتا: کودتا اقدام معدودی از نیروهای نظامی با حمایت برخی از نیروهای حاکم است که هدف از آن رسیدن به قدرت و برکناری حاکمی است که در رأس قدرت قرار دارد. با این تعریف، تفاوت میان انقلاب و کودتا را می‌توان به روشنی دریافت از جمله اینکه کودتاچیان از پیکرة قدرت حاکم برمی‌خیزند و عموماً پایگاه مردمی ندارند در حالی که عنصر اصلی قوام‌بخش انقلاب، خود مر‌دمند که در مقابل قدرت حاکم قرار دارند. کودتا در جوامعی رخ می‌دهد که ارتش و نیروهای نظامی نقش ویژه‌ای در برابر ملت دارد. اما انقلاب در جوامعی رخ می‌دهد که مردم نقش اصلی را بر عهده دارند. دیگر آنکه در کودتا ارزش‌ها و زیرساخت‌ها تغییر نمی‌یابد و ساختار نظام با تغییر صرف فرد اداره کنندة آن، همچنان باقی است و از طرفی‌دیگر در کودتا دخالت عوامل بیگانه غالباً انکار ناپذیر است در حالی که در انقلاب قاعدتاً چنین مواردی ممکن نیست (بشیریه 1381: 23).

­

­

3. اصول و راهبردهای قرآن شناختی امام خمینی

بی‌شک اساسی‌ترین راهبرد مبانی تفکر انقلابی و دینی امام را می‌توان در اشاره‌ها و پیا‌م‌های جاویدان مکتب انسان ساز قرآن و تعالیم ائمه اطهار(ع) جستجو نمود به گونه‌ای که بنیادی‌ترین شاکلة تفکر تشکیل حکومت دینی و اسلامی امام خمینی را باید در نگاه جامع ایشان به نقش بی‌بدیل تعالیم فرا عصری قرآن کریم و کاربست دستورات جامع این کتاب جاودانه تلقی نمود. از همین رو با مطالعة دقیق و عمیق آرا و آثار قرآنیامام مهم‌ترین اصول قرآن شناختی ایشان را می‌توان در مؤلفه‌ها و راهبردهای ذیل تقریر نمود:

­

1-3. اصل وحیانیت قرآن

امام خمینی قرآن کریم را از یکسو نازلة غیبی و مظهر رحمت مطلقة الهی می‌داند که جامع تمامی کمالات و صورت اسم اعظم و همتای انسان کامل، یعنی رسول خدا(ص) ­است که از این حیث، هیچ‌گونه نسخ و انقطاعی در آن راه ندارد و در کسوت الفاظ و حروف درآمده تا بشر را از ملک عالم به ملکوت و ماورای آن سیر دهد و از سوی دیگر آن را کتابی دارای حقیقت و ماهیت ماورایی معرفی می‌نماید که در ورای این معرفی ظاهری، حقیقت و ماهیتی دیگر دارد که از دسترس ما دور بوده و سخن گفتن از آن نیز بسی سخت و دشوار است (امام خمینی 1380: 66).

­

2-3. اصل هدایتگری قرآن

در دیدگاه امام خمینی به همان اندازه که شناخت مکانت و منزلت قرآن کریم مورد توجّه قرار گرفته است، مقصد شناسی و شناخت رسالت آن نیز از اهمیت بالا و والایی برخوردار است. چرا که در حقیقت، قرآن چیزی جز فهم مقاصد و مدالیل آن نیست و لذا مفسری توانسته است به تفسیر واقعی و حقیقت قرآن مبادرت ورزد که مقاصد و رسالت‌های آن را بیان کرده باشد (ر.ک: امام خمینی 1380: 193) بر همین مبنا، در دیدگاه قرآن شناختی امام خمینی رسالت هدایتی قرآن را باید به‌عنوان نخستین و بنیادی‌ترین بُعد از ابعاد رسالتی قرآن کریم در راستای هدف شناسی نزول آن قلمداد نمود؛ چرا که ایشان با استناد به آیات وحی، مأموریت و رسالت هدایتی قرآن کریم را مهم‌ترین سرفصل هدف شناسی نزول کتاب خدا می‌داند (ر.ک: امام خمینی 1380: 193). لذا رسالت هدایتی این کتاب مقدس از نگاهامام را می‌توان در مقولات و مقاصدی همچون: ‌ایصال به مقام قرب (امام خمینی 1380: 185) هدایت به سبل سلامت (امام خمینی 1380: 203) راهنمایی به مقاصد عالی (امام خمینی 1385 ج 12: 511) انعکاس معنویت در مادیت (امام خمینی 1385 ج 17 : 434) و قرآن، کتاب جهانی هدایت و نقطة جمع تمام مسلمین (امام خمینی 1385 ج 21: 395) جستجو نمود.

­

3-3. اصل جامعیت قرآن

به رغم اذعان و اعتراف جازمی که عموم اندیشمندان اسلامی نسبت به مسأله جامعیت قرآن روا داشته‌اند باید اعتراف نمود هیچ‌گاه به‌طور مستقل و مستوفا در دستور کار مطالعاتی قرآن پژوهان مسلمان قرار نگرفته و در مواردی هم که از این مقوله سخن گفته‌اند، همواره تابع و تحت الشعاع مبحث تفسیر علمی آیات واقع شده است. این در حالی است که در میان اندیشه‌وران اسلام، امام خمینی را باید از جمله معدود عالمانی دانست که در آرا و آثار قرآن شناختی خویش از جامعیت قرآن با نگرشی خاص، واقع بینانه، مبتکرانه و در عین حال کاربردی سخن رانده که چنین باور و بینشی در نگاه‌ها و نگاشته‌های هیچ یک از متفکرین شیعه و سنی در ادوار مختلف تاریخ تفسیر قرآن به چشم نمی‌خورد (اکبری دستک 1394: 1) آنجا که می‌فرماید: «صاحب این کتاب سکاکی و شیخ نیست که مقصدش جهات بلاغت و فصاحت باشد... این کتاب چون عصای موسی و ید بیضای آن سرور یا دم عیسی که احیاء اموات می‌کرد نیست که فقط برای اعجاز و دلالت بر صدق نبی‌اکرم(ص) ­آمده باشد؛ بلکه این صحیفة الهیّه کتاب احیاء قلوب به حیات ابدی علم و معارف الهیّه است؛ این کتاب خدا است» (امام خمینی 1380: 194). امام خمینی با تکیه بر آیات «... وَ نَزَّلْنَا عَلَیْکَ الْکِتَابَ تِبْیَاناً لِکُلِّ شَیْ‌ءٍ وَ هُدًى وَ رَحْمَةً وَ بُشْرَى لِلْمُسْلِمِینَ‌» (نحل:89) و «... مَا فَرَّطْنَا فِی الْکِتَابِ مِنْ شَیْ‌ءٍ...»(انعام:38) همگام و همصدا با عموم مفسرین و قرآن پژوهان فریقین بر اصل جامعیت و فراگیر بودن قرآن پای فشرده است ولی این اذعان و اعتقاد به جامعیت قرآن بدان معنا نیست که تلقی و تفسیر ایشان از مدلول و مفهوم جامعیت قرآن به‌ ویژه دامنه و وسعت این جامعیت، هماهنگ و مشترک با فهم و تفسیر دیگر مفسران و متفکران اسلامی باشد. در برابر دیدگاه کسانی همچون غزالی، ابوالفضل مرسی، صاحب البرهان و صاحب الاتقان و برخی دیگر که بر جامعیت عام و مطلق قرآن رأی داده و بر این باورند که جامعیت قرآن به‌گونه‌ای فراگیر است که شامل تمامی علوم ودانش‌های گوناگون موجود اعم از علوم الهی و علوم بشری (حسی و تجربی) می‌شود (غزالی 1402 ج 3: 16؛ بی‌تا: 25؛ ذهبی 1396 ج 2: 478 ؛ زرکشی 1410 ج 2: 181؛ سیوطی 1405: 5؛ آلوسی بغدادی 1415 ج 4: 39؛ طنطاوی بن جوهری بی‌تا ج 1: 84؛ فیض کاشانی 1416 ج 1: 57) امام خمینی همگام و همصدا با بسیاری از عالمان و مفسرین شهیر فریقین در ادوار مختلف نظیر شیخ طوسی، طبری، فخر رازی، صاحب الکشاف، صاحب المیزان و برخی دیگر به دفاع از جامعیت خاص و اعتدالی قرآن برخاسته، بر این اعتقادند که با توجّه به اصل مهم هدف شناسی نزول قرآن، مقصود خداوند از تبیان کل شیء بودن قرآن، جامعیت خاص و نسبی آن است تاجامعیت مطلق و فراگیر آن؛ چرا که قرآن کتاب شریعت و هدایت است و در مسیر هدایت و تربیت جوامع بشری، جامع تمام قوانین و اصولی است که به‌طور مستقیم و غیر مستقیم در دایرة هدایت و تأمین سعادت انسان‌ها، تعریف و تبیین می‌شود (طبرسی 1415 ج 6: 380؛ طبری 1425 ج 14:214؛ فخررازی 1379 ج19:102؛ زمخشری بی‌تا ج 2:628؛ طباطبایی 1379 ج12:344؛ شاطبی بی‌تا ج 2: 78) .

بنابراین مطالعه و مداقة همه‌ جانبة اندیشه‌ها و گفتارهای قرآنی- تفسیری امام خمینی، نمایانگر آن است که ایشان به معنا و مفهوم دوم جامعیت قرآن؛ یعنی جامعیت اعتدالی و خاص قرآن کریم اعتقاد و اصرار دارد نگرشی که در پی آن است که ادّعای جامعیت قرآن را به لحاظ نوع رسالت و مأموریتی که این کتاب آسمانی داراست، ناظر و مختص به جنبة هدایتی و رشد اخلاقی و معنوی بشر در مقایسه با سایر شئون و ابعاد زندگی انسان‌ها، تفسیر نماید. در همین راستا، امام خمینی، به تبیین و تحلیل ابعاد و مؤلفه‌هایی از دامنه و قلمرو جامعیت هدایتی قرآن می‌پردازد که از عمق آگاهی و شناخت همه ‌جانبة ایشان از مجموع ظرفیت‌ها، توانمندی‌ها و کارآمدی‌های تام و تمام قرآن در حوزه‌ها و شئون مختلف زندگی فردی و اجتماعی انسان‌ها حکایت دارد. جامعیت تبیینی قرآن (امام خمینی 1381: 29) جامعیت تربیتی قرآن (امام خمینی ب 1382: 62) جامعیت تقنینی قرآن (امام خمینی بی‌تا: 315) جامعیت فرا زمانی و فرا مکانی قرآن (امام خمینی 1385 ج8:171) . و جامعیت قرآن در تمام مصالح انسانی (امام خمینی 1385 ج 7:532 ، ج 18: 423) را می‌توان از مهم‌ترین رویکردهای امام خمینی در تبیین قلمرو جامعیت اعتدالی و خاص قرآن جستجو نمود.

­

4-3. اصل اعجاز در معارف توحیدی و تربیتی قرآن

گرچه اصل اعجاز قرآن امری مسلم و غیر قابل تردید است، اما مهم‌تر از آن بررسی وجوه گوناگون اعجاز و شناخت آرا و نظریات قرآن پژوهان مسلمان در این زمینه است که در این باره، برخی اختلاف نظرها نیز وجود دارد به گونه‌ای که جلال الدین سیوطی تا 35 وجه برای اعجاز قرآن ذکر کرده است. (سیوطی 1408 ج 1: 12) و علامه طباطبایی هم در المیزان به 10 وجه اشاره می‌کند (طباطبایی 1379 ج 1:68-62). اهم وجوه اعجاز کتاب الهی که در آیات قرآن از آن سخن به میان آمده است، عبارتند از: اعجاز در فصاحت و بلاغت، اعجاز در شخص آورنده آن، اعجاز در استواری بیان و عدم اختلاف، اعجاز در قانونگذاری و هدایتگری، اعجاز در اخبار و حوادث غیبی (خویی 1401: 77-65؛ معرفت 1374 ج 5:48-20). این در حالی است که امام خمینی دربارة اعجاز قرآن، دیدگاهی نو و بدیع و در عین حال رویکردی متفاوت با آراء دیگران دارد. ایشان در عین اینکه به وجوه یاد شده و متداول اعجاز قرآن که از سوی دانشمندان و قرآن پژوهان مسلمان مطرح شده، نظری مثبت و موافق دارد ولی تمام وجوه و ابعاد این اعجاز را در مقوله‌ها و موارد مذکور و مشهور خلاصه نمی‌دانند؛ بلکه ایشان در دیدگاه قرآن شناختی خویش به وجوه و ابعاد دیگری از اعجاز قرآنی، توجّه و تمرکز می‌نمایند که از نگاه و منظر سایر قرآن پژوهان و ارباب ادب و بیان یا مغفول مانده و یا چندان بدان اهتمام و اعتنا نورزیده‌اند. آنجا که می‌فرماید:

قرآن شریف به قدری جامع لطایف و حقایق و سرایر و دقایق توحید است که عقول اهل معرفت در آن حیران می‌ماند؛ و این، اعجاز بزرگِ این صحیفة نورانیة آسمانی است، نه فقط حسن ترکیب و لطف بیان و غایت فصاحت و نهایت بلاغت و کیفیّت دعوت و اخبار از مغیبات و اِحکام و أحکام و اتقان تنظیم عائله و امثال آن، که هر یک مستقلاً اعجازی فوق طاقت و خارق عادت است (امام خمینی 1380 :264-263).

امام خمینی ضمن دعوت همگان به ضرورت ملاحظه همة ابعاد اعجاز قرآن از یکسو و تأکید و تمرکز بر اعجاز معرفتی و تربیتی توحید محور به‌عنوان بزرگ‌ترین مظهر اعجاز این کتاب آسمانی از سوی دیگر، به‌طور غیر مستقیم و با رویکردی انتقادی بر کسانی که سعی و یا باور دارند که تمام ابعاد اعجاز قرآن را در فصاحت و بلاغت و یا بعضاً در بُعد مغیبات و یا اتقان کلام، محصور و محدود می‌کنند، خرده می‌گیرد به‌ ویژه آنکه دیدگاه ایشان در بحث اعجاز بلاغی قرآن بر این پایه استوار است که در عین اینکه آن را یکی از وجوه مستقلة باب اعجاز قرآن می‌داند ولی به جنبة عمومی اعجاز قرآن اعتقادی ندارد بلکه عنصر فصاحت و بلاغت را به‌عنوان یکی از جنبه‌های اختصاصی اعجاز قرآن و مربوط به اعراب صدر اسلام می‌داند که در آن زمان از تخصص و تبحر بالایی برخوردار بودند و از همین روی، این وجه معجزة قرآنی، نسبت به سایر وجوه اعجاز مشهور‌تر گردید:

...بلکه می‌توان گفت اینکه قرآن شریف معروف به فصاحت شد و این اعجاز در بین سایر معجزات مشهور آفاق شد، برای این بود که در صدر اول اعراب را این تخصص بود و فقط این جهت از اعجاز را درک کردند؛ و جهات مهم‌تری که در آن موجود بود و جهت اعجازش بالاتر و پایة ادراکش عالی‌تر بود اعراب آن زمان درک نکردند (امام خمینی 1380: 264).

اعجاز در جامعیت معنوی و عرفانی مبتنی بر فضای نزول (امام خمینی 1385 ج 16: 210؛­1380: 264) اعجاز در امی بودن پیامبر اعظم(ص) (امام خمینی 1385 ج 20: 240؛ الف 1382: 201)، اعجاز در تحدی (امام خمینی بی‌تا:47) و نیز اعجاز در فصاحت و بلاغت، اخبار غیبی، اتقان و استواری در بیان قرآن (امام خمینی 1380: 264) را به ترتیب می‌توان به‌عنوان سایر ابعاد و وجوه اعجاز قرآن در نگاه و نگرش امام خمینی ملحوظ نمود.

­

4. قرآن، مردم و انقلاب اسلامی در نگاه امام خمینی

در متن و بطن اندیشه‌های قرآنی- انقلابی امام خمینی که به نوعی اندیشه‌های اسلام سیاسی ایشان را شامل می‌شود، مردم سالاری دینی برای تحقق حاکمیت قرآن و آزادی حقیقی بشریت از ظلم و بی‌عدالتی مستکبرین با اتکا به آموزه‌های بلند قرآن و عترت(ع) امری انکار ناپذیر است به گونه‌ای که پایه و مایۀ اصلی شکل گیری انقلاب و پیروزی نهضت امام خمینی را می‌توان در اشارات و تصریحات آموزه‌های سیاسی- انقلابی کتاب وحی و نیز منشور حکومت نبوی(ص) و علوی(ع) و همچنین مکتب سرخ عاشورا و نهضت حسینی(ع) جستجو کرد آن گونه که رهیافت اصیل عناصر، مؤلفه‌ها و نیز کارکردهای تعالیم قرآنی- نبوی در سیرة سیاسیامام را می‌توان ذیلاً به وضوح لمس نمود.

­

1-4. ضرورت صبر و استقامت در دفاع از قرآن

امام خمینی با مطالعه و آگاهی عمیق از حوادث تلخ تاریخ اسلام در جهان و نیز نقشه‌های شوم مستکبرین و مترفین در مسیر مبارزه با تعالیم و آموزه‌های ناب قرآن و سنّت در راستای هدایت جوامع بشری به سوی استقلال طلبی، آزادی خواهی و حقیقت جویی، به لزوم مقاومت و پایداری امّت‌ اسلام در برابر دشمنی‌ها و توطئه‌های نظام استکباری اشاره نموده و از جمله مهم‌ترین سرفصل‌های رفتاری امامان معصوم شیعه(ع) و اولیای دین را در دفاع و پاسداری از حریم قرآن معرفی نموده است به گونه‌ای که میراث مکتب سرخ شهادت عاشورایی را می‌توان به‌عنوان بهترین الگو و سرمشق در راه صیانت و حفاظت از حیات جاودانة این کتاب مقدس، قلمداد نمود. از همین روی، مهم‌ترین مؤلفه‌ها و سرفصل‌های صبر و استقامت مردم در دفاع از اسلام و قرآن در دیدگاه امام راحل را می‌توان در موارد ذیل دسته بندی نمود:

­

1-1-4. فداکاری و جانبازی ائمه(ع) در حفظ و ترویج قرآن

امام خمینی در راستای ضرورت صبر و استقامت در دفاع و پاسداشت از حریم قرآن به ذکر نمونه‌ها و مواردی از فداکاری‌ها و جانبازی‌ها و قیام‌های انقلابی و اصلاحی امامان معصوم و سایر اولیاء الهی(ع) در طول تاریخ اسلام اشاره و چنین می‌فرماید: «بزرگان اسلام ما، در راه حفظ اسلام و احکام قرآن کریم کشته شدند، زندان رفتند، فداکاری‌ها کردند تا توانستند اسلام را تا به امروز حفظ کنند و به دست ما برسانند» (امام خمینی 1385 ج 1: 166).

و نیز می‌فرماید: «امیرالمؤمنین ـ سلام الله علیه ـ با شیعة بزرگوار خود در جنگ‌های بزرگ اسلام پیشقدم بود. اولاد طاهرین او مثل سیّدالشهداـ سلام الله علیه ـ که قیام و نهضت کرد و خون خود را در راه اسلام داد یا سائر ائمة ما که در پشت پردة تقیه، اسلام را ترویج و قرآن را تأیید کردند» (امام خمینی 1385 ج 6: 360).

­

2-1-4. شهادت سیّدالشهدا(ع) سرآغاز حیات ابدی قرآن

از منظر امام، شهادت سیّدالشهدا(ع) و نهضت خونبار حسینی را باید مصداق بارز و اتم دفاع از کیان قرآن و نقطة آغاز حیات جاودانه و ابدی قرآن معظم تلقی نمود. آنجا که می‌فرماید: «شهادت سیّد مظلومان و هواخواهان قرآن در عاشورا، سرآغاز زندگی جاوید اسلام و حیات ابدی قرآن کریم بود» (امام خمینی 1385 ج14:403).

در این فراز از گفتار امام راحل، به صراحت بیان شده که تمام مقصد و مقصود یزیدیان و سفیانیان از مخالفت با اسلام و امام حسین(ع) ضایع کردن و به فراموشی سپردن کلام وحی و سیرة نبوی و علوی بوده است که حقیقتاً قیام سرخ حسینی، شجرة طیبة قرآن و سنّت را تا ابد جاودانه ساخت. همچنان که ایشان در فرازی دیگر، مکتب سرخ شهادت را میراث ماندگار و جاودانة خط سرخ نبوی و علوی قلمداد نموده و این پدیدة عظیم را در راه ماندگاری و حراست از کیان اسلام و قرآن، امری معهود و پدیده‌ا‌ی شناخته شده معرفی می‌نماید: «شهادت براى فرزندان اسلام و ذریة پیامبر عظیم الشأن - صلى اللَّه علیه و آله- و اولاد فاطمه- علیهم السلام- و یادگاران حسین- سلام اللَّه علیه- در راه هدف و اسلام عزیز و قرآن کریم چیزى غیر عادى و پدیده‏اى غیر معهود نیست» (امام خمینی 1385ج 15: 418).

امام همچنین در بیانی دیگر، یکی دیگر از جلوه‌های افتخارآمیز مقاومت امامان شیعه(ع) در راه تعالی دین و اجرای احکام قرآن کریم را حبس، تبعید و شهادت آن بزرگواران دانسته که سرانجام منجر به حراست و نگهبانی از کتاب وحی گردیده است، آنجا که می‌فرماید: «ما مفتخریم که ائمة معصومین ما- صلوات اللَّه و سلامه علیهم- در راه تعالى دین اسلام و در راه پیاده کردن قرآن کریم... در حبس و تبعید به سر برده و عاقبت در راه براندازى حکومتهاى جائرانه و طاغوتیان زمان خود شهید شدند» (امام خمینی 1385 ج21: 397).

­

3-1-4. افتخار فداکاری شیعیان در راه اسلام و قرآن

امام راحل فداکاری شیعیان در راه مبارزه با ظلم و فساد برای اهداف مقدسه اسلامی به‌ویژه در راه حفظ قرآن و اسلام را، مایة افتخار و عزت و آبروی مسلمین به‌ویژه ملت شریف ایران دانسته که با تأسی به دستورات قرآن و سنّت رسول اکرم(ص) و سیرة امامان معصوم(ع) پای در این میدان نهاده و چنین می‌فرماید: «اسلام عزیز و بویژه جهان تشیع در طول تاریخ، از صدر اسلام تا کنون، سوابق درخشانى در میدانهاى خون و شمشیر داشته و به حکم قرآن کریم و سنت رسول اللَّه- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- و سیره ائمه معصومین- علیهم صلوات اللَّه- براى اهداف مقدسه اسلامى و قطع فساد با شمشیر و خون دست به گریبان بوده و فداکاریهاى عظیم در این راه مقدس نموده است‏.» (امام خمینی1385 ج19: 496) و نیز می‌فرماید: «هر چه در راه خدا بدهیم و هر چه در راه قرآن بدهیم فخر ماست، افتخار ماست، راه حق است» (امام خمینی 1385 ج11: 512) .

­

4-1-4. حفاظت از قرآن، رمز پیروزی و بالاترین ارزش‌ها

امام خمینی در مسیر تعیین نقش مردم در دفاع از قرآن و گرایش به معارف عظیم آن، از یک سو حفظ و حراست از کتاب وحی را مایة پیروزی ملت‌ها دانسته و از سوی دیگر، تلاش در جهت حفظ شرافت اسلام و صیانت از قرآن را بالاترین نوع ارزش‌ گرایی و آرمان خواهی اسلام معرفی کرده به گونه‌ای که در این مسیر باید جانفشانی نموده و همة هستی و سرمایة انسانی خود را در این راه فدا کنیم تا اسلام و قرآن که بالاترین ارزش‌های دینی را در خود تعبیه نموده‌اند حفاظت و مراقبت شوند، همان درسی که پیامبر اکرم(ص) و امام حسین(ع) در روز عاشورا به تمامی آزادی‌خواهان عالم دادند: «مسلمین باید خودشان را مکلف بدانند؛ گمان نکنند که اگر پیروز نشدند، نیستید پیروز. اگر معنویات ما محفوظ بشود، گرایشمان به قرآن محفوظ باشد، چه شهادت براى ما حاصل بشود، که نیل بزرگى است؛ و چه پیروز بشویم. ما الحمد للَّه در همه جاها پیروز هستیم» (امام خمینی 1385 ج 12:322). ونیز می‌فرماید: «ما مى‏خواهیم اسلام عزیز را، که همه چیز درش هست، استقلال درش هست- آزادى درش هست، شرافت درش هست- مى‏خواهیم این را حفظش بکنیم و قرآن کریم را حفظ بکنیم. این ارزش دارد به اینکه ما همه‏مان هم از بین برویم، رفتیم. مگر ما از پیغمبر بالاتریم؟ مگر ما از حسین بن على بالاتر هستیم؟ آنها هم همه چیزشان را دادند در راه هدفشان» (امام خمینی 1385 ج 13: 308).

­

5-1-4. شکیبایی و شهادت طلبی، رمز احیا و اجرای قرآن

در راستای حضور و مشارکت گستردة مردم در دفاع و صیانت از حریم قرآن و اسلام با سرمشق‌‌گیری از سیره عملی پیامبر اکرم(ص) و ائمة معصومین(ع) ، امامبه دو عنصر کلیدی برای تحقق عینی و عملی این وظیفة اسلامی و انقلابی برای مسلمانان، اشاره می‌نماید: یکی شکیبایی و دیگری شهادت طلبی. لذا امام در خصوص لزوم صبر و شکیبایی مردم به‌عنوان نخستین عنصر احیای قرآن چنین می‌فرماید: «باید صبر کرد، سفارش به صبر کرد، براى احقاق حق، صبر لازم است. اگر ما اسلام را مى‏خواهیم و اگر قرآن کریم را مى‏خواهیم ...» (امام خمینی 1385 ج13:469). امام همچنین در خصوص مقولة شهادت طلبی به‌عنوان دومین عنصر کلیدی در مرحلة احیا و اجرای احکام و قوانین قرآن چنین می‌فرماید: «ملتى که براى اقامه عدل اسلامى و اجراى احکام قرآن مجید و کوتاه کردن دست جنایتکاران ابرقدرت و زیستن با استقلال و آزادى قیام نموده است، خود را براى شهادت و شهید دادن آماده نموده است» (امام خمینی 1385 ج15: 1) همچنان که ایشان در همین رابطه در ضمن بیانی دیگر، به صراحت از آمادگی و استقبال ملت آرمان خواه و قیام کنندة برای خدا و قرآن و عدم اعتنای آنان به تهدیدها و ترورهای بیگانگان جنایتکار، پرده برمی‌دارد (امام خمینی1385 ج15:134). ایشان در گفتاری دیگر علت و فلسفة وجودی روحیة شهادت طلبی در میان مردم ایران به‌ویژه جوانان را ناشی از تأسی و اقتدای آنان به مولا و سرورشان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) معرفی و چنین می‌فرماید: «اینان پیروان سیّد شهیدانند که در راه اسلام و قرآن کریم از طفل شش ماهه تا پیرمرد هشتاد ساله را قربان کرد» (امام خمینی 1385 ج 15: 227).

از همین روی و با چنین بینش توحیدی و اسلامی است که امام این شهادت طلبی و ایثارگری جان در راه تحقق آمال و آرمان بلند اسلام خواهی و احیا و اجرای احکام قرآن را عین هدفمندی و نیل به مقصد و مقصود مطلوب، تلقی و معرفی می‌نماید و آن را این گونه بیان می‌دارد: «اگر میزان هدف است و اگر میزان اسلام است و پیاده کردن احکام قرآن است، این هدف به جاى خودش هست و هر یک از اینها که شهید بشوند، با آنکه بر ما ناگوار است، لکن براى هدف مفید است‏» (امام خمینی 1385 ج 15:258).

­

2-4. قیام ملت ایران برای قرآن

همانگونه که امام خمینی به لزوم حضور مشارکت گستردة ملت‌های اسلامی در دفاع از حریم اسلام و قرآن در برابر مستکبرین و طاغوتیان اعتقاد داشته و در این خصوص اولیای الهی و ائمة معصومین شیعه(ع) به‌ ویژه امام حسین(ع) را پرچمدار و پیشتاز میدان جانبازی و فداکاری برای حفظ و ترویج احکام قرآن معرفی نموده که شهادت آن حضرت در عاشورا را، سرآغاز حیات ابدی و جاودانة قرآن قلمداد نموده است، با همین رویکرد و جهت‌گیری اعتقادی و انقلابی خویش، قیام ملت ایران را نیز برگرفته و برخاسته از مکتب سرخ عاشورایی و عزت طلبی سیّد و سالار شهیدان حضرت اباعبدالله الحسین(ع) برای حفظ قرآن و همچنین احیا و اجرای احکام آن در راستای تشکیل حکومت قرآنی بیان کرده است به گونه‌ای که ملت ایران برای حراست و نیز پیاده کردن دستورات قرآن و اسلام، تمامی شدائد و مصائب را به جان خریده و با جانبازی، فداکاری و شهادت‌طلبی فرزندان خود، خواهان تشکیل حکومت قرآنی و اسلامی بوده است به گونه‌ای که باید اذعان کرد قیام ملت ایران، یک قیام قرآنی بوده است. از همین روی، هدف شناسی قیام قرآنی ملت ایران در دیدگاه امام خمینی را می‌توان در دو بخش مورد بررسی و تحلیل قرار داد: یکی قیام برای احیای قرآن و دیگری قیام برای تشکیل حکومت قرآنی.

­

­

­

1-2-4. قیام بـرای احیای قـرآن

امام خمینی، قیام ملت ایران را یک قیام الهی و قرآنی دانسته که در طول این نهضت، ملت از نظام ستم‌شاهی و نیز حکومت منهای قرآن و سنّت آن نظام شاهنشاهی به ستوه درآمده و با اتکا به وعده‌های الهی خواستار قیام و نهضتی بودند که در راستای احیای مقاصد و دستورات قرآن باشد. همچنان که سخنان و بیانات ایشان در این زمینه را می‌توان در عناوین و مباحث ذیل مورد بررسی و مطالعه قرار داد:

­

1-1-2-4. قیام ملـت بـرای تحقـق احکام قـرآن

امام در ضمن سخنان خویش به یکی از مهم‌ترین عامل مخالفت خویش با رژیم پهلوی اشاره نموده که در این نهضت، ملت ایران به دنبال تحقق عملی و عینی احکام قرآن و اسلام بوده‌اند. لذا می‌فرماید:

ازباب اینکه رژیم مانع بود از اینکه اسلام در خارج تحقق پیدا بکند، احکام اسلام تحقق پیدا بکند، به قرآن عمل بشود، از این جهت ما با رژیم مخالفت کردیم ... اینها مى‏خواهند یک مملکت غربى براى شما درست کنند آزاد هم باشید، مستقل هم باشید اما نه خدایى در کار باشد و نه پیغمبرى و نه امام زمانى و نه قرآنى و نه احکام خدا (امام خمینی 1385ج7: 457،460).

بر اساس صراحت بیان امام در این گفتار از یکسو، رژیم پهلوی مانع اجرا و تحقق احکام اسلام و قرآن در سطح جامعه معرفی شده و از سوی دیگر به سبک حکومتی و ادارة کشور در نظام شاهنشاهی سابق پرداخته شده که چگونه آنان به دنبال مدیریت جامعة ایرانی به سبک غربی بوده‌اند که در عین اعتقاد به اصل آزادی و استقلال، مسائل اساسی و بنیادین نظام ارزشی و مکتبی اسلام و قرآن همانند خداشناسی و جهان بینی توحیدی، نبوت، امامت و ولایت به‌ویژه اندیشة انتظار و مهدویت، نماز، روحیة شهادت‌طلبی و در رأس آنها، قرآن و تربیت قرآنی در آن حکومت وجود نداشته باشد، لذا باید گفت که قیام و نهضت اسلامی در آن برهه در حقیقت یک قیام قرآنی بوده است در برابر کسانی که مصداق بارز و اتم «صدّ عن سبیل‌الله»[2] بوده‌اند.

­

2-1-2-4. استقـلال و آزادی تـوأم بـا قـرآن

جهان بینی توحیدی امام بر این مبنا استوار است که در طول قیام ملت ایران، هدف از قیام و مقاصد آن شناخته شده و برای دیگران نیز تبیین شود. لذا ایشان حضور و حاکمیت قرآن و فرهنگ قرآنی را یک اصل مهم و زیربنایی تلقی نموده که هیچ ادعا و یا شعار دیگری حتی استقلال و آزادی هم نمی‌تواند جانشین قرآن و آموزه‌های وحیانی آن شود، از این رو امام در دیدگاه انقلابی و اصلاحی خویش هم از روزنة ایجابی و هم از دریچة سلبی به مقوله‌‌هایی نظیر استقلال و آزادی و پیوند آن دو با قرآن و قیام قرآنی ملت مسلمان ایران نگاه می‌کند و هدف شناسی انقلاب را اینگونه بیان می‌دارد: «ما استقلالی که اسلام توی آن نباشد نمی‌خواهیم... وقتی قرآن اسلام مطرح نباشد، هزار تا آزادی باشد، ممالک دیگر هم آزادی دارند ما آن را نمی‌خواهیم» (امام خمینی 1385 ج7:460). در گفتار فوق از یک سو، اصول و مفاهیم ارزشمندی همچون استقلال طلبی و آزادی خواهی مورد تأکید و تأیید قرار گرفته که اتفاقاً هر دو از لوازم و ضروریات حکومت‌ها و جوامع انسانی است و از سوی دیگر، اینکه رژیم پهلوی و یا هر رژیم حکومتی بخواهد بر سر قرآن و استقلال و آزادی ملت‌ها معامله کند، قطعاً این کار مردود بوده و هیچ ملت آزاده و مستقلی نخواهد پذیرفت که متون مقدس دینی خود را وانهد، بلکه بر اساس قرائت اسلام شناختی امام خمینی ما استقلال و آزادی‌ا‌ی را طلب خواهیم کرد که در زیر چتر و چنبرة قرآن و اسلام باشد و حریم و حدود آنها با شاخص قرآن و سنّت مرزبندی شود. لذا امام خمینی نه تنها به استقلال و آزادی منهای قرآن، اقبال و روی خوش نشان نمی‌دهد بلکه در این حالت، استقلال و آزادی را کالای رایج و قابل دسترسی می‌داند، که در تمام ممالک دیگر هم وجود دارد و هیچ منّتی بر سر ملت انقلابی ایران نخواهد بود. همچنانکه در فرازی دیگر و با زاویة سلبی به این مقوله نگریسته و از آزادی بدون قرآن بیزاری جسته است:

ما اسلام را مى‏خواهیم که اسلام آزادى به ما بدهد، نه آزادى منهاى اسلام. آنها استقلال منهاى قرآن را مى‏خواهند، ما قرآن را مى‏خواهیم. …ما اگر تمام آزادیها را به ما بدهند، تمام استقلالها را به ما بدهند و بخواهند قرآن را از ما بگیرند، نمى‏خواهیم. ما بیزار هستیم از آزادى منهاى قرآن، ما بیزار هستیم از استقلال منهاى اسلام‏ (امام خمینی 1385 ج 7:486).

­

3-1-2-4. قیـام بـرای احیـای دستـورات قـرآن

امام در بیانی دیگر، قیام ملت غیور ایران را در راستای احیای دستورات قرآن و سنّت رسول خدا(ص) مبنی بر اتحاد و انسجام امّت‌ اسلامی و مبارزه و مقابله با کفر جهانی معرفی کرده چنین می‌فرماید: «جرم و گناه ما احیاى سنت پیامبر- صلى اللَّه علیه و آله و سلم- و عمل به دستورات قرآن کریم و اعلان وحدت مسلمانان اعم از شیعه و سنى، براى مقابله با توطئه کفر جهانى و پشتیبانى از ملت محروم فلسطین ... بوده است» (امام خمینی 1385 ج20:323).

بر اساس عبارات فوق، از جمله آموزه‌های بلند قرآنی، دعوت به وحدت آحاد ملت اسلامی برای مبارزه با توطئه‌ها، استعمارها و استثمارگری‌های اجانب مزدوری است که قصد به استضعاف کشاندن مسلمین و نیز تسلط و سیطره بر منابع مالی و انسانی ملل مظلوم مسلمان را دارند همچنان که قرآن کریم نیز بر اساس قاعدة نفی سبیل، هرگونه راه سیطرۀ کفار بر مسلمین را مردود و محکوم می‌داند: «... وَ لَنْ یَجْعَلَ اللَّهُ لِلْکَافِرِینَ عَلَى الْمُؤْمِنِینَ سَبِیلاً» (نساء: 141). امامهمچنین در ضمن بیاناتی در وصیت نامة سیاسی- الهی خویش، قیام قرآنی ملت ایران را از یکسو در راستای پیاده کردن مقاصد کاملة قرآن و سنّت معرفی نموده و از سوی دیگر این جنبش عظیم اسلامی را مایة افتخار و مباهات دانسته که ملت عزیز ایران در راه تحقق این آرمان بلند قرآنی خویش، با ایثار جان و مال خود، راه ایثارگری و شهادت طلبی را دنبال می‌کند (ر.ک: امام خمینی1385 ج 21:397).

­

4-1-2-4. ادارة کشـور تحـت رهبـری قــرآن

امامدر جهان بینی توحیدی و قرآنی خویش از یکسو، مسأله قرآن را متفاوت و متمایز با سایر مسأئل متداول در زندگی عادی انسان‌ها همانند مسأله اقتصاد و یا مسکن می‌داند که در صورت ضرورت یا تزاحم منافع و مصالح بتوان از این دست مسائل چشم پوشی کرد، بلکه مسأله قرآن و دستورات آن را فراتر و والاتر از مسائل روزمرة زندگی مادّی قلمداد و معرفی می‌نماید و از سوی دیگر، این جنبش و نهضت را مقدمه‌ای برای رهبری و حاکمیت قرآن و سنّت رسول اکرم(ص) و اولیای الهی در ادارة امور کشور می‌داند که تمام مقاصد به این مقصد اعلی برمی‌گردد. لذا چنین می‌فرماید: «مسأله،مسأله اقتصاد نیست، مسأله خانه نیست که من بتوانم از خانه بگذرم، از اقتصاد بگذرم، مسأله مسأله قرآن است. مى‏توانیم ما بگذریم از این؟ ما نمى‏توانیم بگذریم از این؟»(امام خمینی 1385 ج 8:190). و در سخنی دیگر بر اسلامی شدن کشور با اداره شدن آن تحت رهبری قرآن و سنّت، تأکید و چنین می‌فرماید: «مقصد این است که کشور ما یک کشور اسلامى باشد؛ کشور ما در تحت رهبرى قرآن، تحت رهبرى پیغمبر اکرم و سایر اولیاى عظام، اداره بشود» (امام خمینی 1385 ج 7: 531).

دقت و تأمل در عبارت فوق از حیث کاربرد دقیق و به‌جای واژگان از سوی امام خمینی بسیار حائز اهمیت است؛ چرا که ایشان با استخدام ترکیب ‌«رهبری قرآن» یکی از بهترین، زیباترین و رساترین ترکیبات را در مورد رسالت و نقش تربیتی، هدایتی و مدیریتی قرآن کریم به کار برده‌اند آنجا که ادارة یک کشور پس از وقوع یک قیام قرآنی، ابتدا اسلامی شده و سپس تحت رهبری و مدیریت تام و تمام قرآن و دستورات آن قرار بگیرد. لذا آنجا که رهبری جامعه به سمت قرآن انجام شود، قطعاً برچیده شدن بساط استکبار و مستکبرین و نیز رفاه و آسایش زندگی مستضعفین را باید از جمله مقاصد اسلام و قرآن دانست ­همانگونه که امام در فراز بالا چنین فرمود.

­

2-2-4. قیـام بـرای تشکیـل حکـومـت قــرآنی

با مطالعه و بررسی دقیق اندیشه‌ها و کلام امام راحل در خصوص قیام قرآنی ملت ایران، چنین مشاهده و ملاحظه‌ می‌شود که بُعد دوم و گام بعدی از هدف شناسی قیام امّت‌ آرمان خواه ایران پس از احیای دستورات قرآن، عبارت از تشکیل حکومت قرآنی باشد همچنان که پیام‌ها و تأکیدات اماماز یکسو، ملت مسلمان ایران را به حفاظت و حراست و ترویج قرآن دعوت می‌کند به گونه‌ای که می‌بایست در راه تحقق آن هم شکیبایی ورزند و هم از روحیة شهادت طلبی و ایثارگری برخوردار باشند و از سوی دیگر، از این ملت مسلمان می‌خواهد که برای احیای قرآن و اجرای دستورات آن، یک قیام قرآنی را سامان‌دهی کنند و در مرحلة بعدی یعنی پس از تحقق زمینه‌ها و بسترهای احیای قرآن، نوبت به تشکیل حکومت قرآنی و حاکمیت قوانین قرآن و دولت قرآنی و اسلامی می‌رسد. همچنان که تمامی این مراحل و دسته بندی‌ها در نص صریح سخنان ایشان از ابتدای تشکیل نهضت تا فرجام آن و پیروزی انقلاب اسلامی وارد شده است.

در حقیقت باید گام نخستین قیام قرآنی ملت مسلمان ایران در مراقبت و ترویج فرهنگ قرآن و سپس احیا و تجدید حیات قرآن را به منزلة قیام و حرکت نرم افزاری نظام اسلامی و قرآنی به رهبریامام خمینی قلمداد نمود و سپس گام بعدی برای تشکیل حکومت قرآنی را حرکت سخت افزاری این نهضت در امر مدیریت جامعة اسلامی و حاکمیت قوانین قرآن، تلقی نمود. از همین روی، مجموع سخنان و موضع‌گیری‌های امام خمینی در این باره را می‌توان در عناوین و موارد ذیل مورد بررسی و دسته‌بندی قرار داد:

­

1-2-2-4. رفـع مـوانـع تشکـیل حکومت قـرآن

امام خمینی یکی از مهم‌ترین آثار و برکات قیام قرآنی و اسلامی ملت ایران را، رفع موانع تشکیل حکومت قرآنی و به‌وجود آمدن بسترهای لازم برای تحقق حاکمیت قرآن در پناه فداکاری‌ها، ایثارگری‌ها و نیز وجود روحیة شهادت طلبی در میان امّت‌ مسلمان ایران به‌ویژه جوانان این ملت که همانند جوانان صدر اسلام، با آغوش باز به استقبال شهادت رفتند، می‌داند. لذا ایشان در این باره چنین می‌فرماید:

این تحول عظیمى که در این ملت پیدا شد یک تحولى بود که فقط براى این معنا که مثلًا رژیم نباشد؟ یا دنباله داشت؟ رژیم نباشد؛ حکومت اسلامى باشد. اساس آن بود؛ اساس آن بود که مى‏خواستند قرآن حکومت کند در این کشور. موانع را برداشتند که حکومت، حکومت اسلامى باشد؛ نه اینکه همه مقصد این بود که فقط آزاد باشیم... یک جوانهایى مثل جوانهاى صدر اسلام که شهادت را براى خودشان فوز مى‏دانستند، مى‏گفتند شهید هم بشویم سعادتمندیم(امام خمینی 1385 ج 8:64).

لازم به ذکر است که اماماز اراده و عزم جدّی ملت انقلابی ایران به‌ویژه جوانان آن برای دستیابی به حاکمیت قرآن در کنار استقلال طلبی و آزادیخواهی آنان با کوششی که در برداشتن موانع تشکیل حکومت قرآن داشته‌اند، به‌عنوان «تحولی عظیم» یاد و تعبیر می‌کند که این روحیه و ارادة مستحکم برای مبارزه با هواپرستی و معنویات گرایی همانند روحیاتی است که جوانان حجاز در صدر اسلام در دفاع از اسلام و پیغمبر اکرم(ص) از خود بروز می‌دادند.

2-2-2-4. قیام برای حاکمیت قوانین قرآن

حاکم شدن قرآن و قوانین قرآن از یکسو و باطل کردن قوانین مقابل و مغایر با قرآن و اسلام را از دیگر سو، می‌توان از دیگر اهداف و مصادیق تشکیل حکومت قرآنی در دیدگاه امام راحل در ذیل قیام ملت برشمرد. به گونه‌ای که شاید بتوان مهم‌‌ترین و برجسته‌‌ترین مقصد و مقصود نهضت اسلامی را در همین هدف مهم و بنیادین خلاصه و جستجو نمود. آنجا که امام امّت‌ دربارة این هدف از قیام قرآنی چنین می‌فرماید: «ما نهضت را براى آن کردیم که اسلام و قوانین اسلام و قرآن و قوانین قرآن در کشور ما حکومت کند. و هیچ قانونى در مقابل قانون اسلام و قرآن عرض وجود نکند، و نخواهد کرد» (امام خمینی 1385 ج 9:166).

قانونگرایی در دین اسلام و نیز قانونمداری تمامی آموزه‌ها، احکام و دستورات قرآن را باید از جمله مهم‌ترین و مترقی ترین دیدگاه قرآن شناختی امام خمینی و نیز هدف شناسی قیام اسلامی و قرآنی ملت در مکتب ایشان قلمداد نمود، چرا که غالباً در اکثر کشورها و ملت‌هایی که به هر دلیلی انقلابی واقع می‌شود، هرج و مرج طلبی و بی‌قانونی تا مدت‌های مدیدی پس از پایان وقوع آن انقلاب در آن کشور‌ها، موج می‌زند و سران انقلاب قادر به کنترل بی‌قانونی و هرج و مرج‌گرایی جهت هدایت و سوق دادن انقلابیون به سوی قانونگرایی و حاکمیت قانون نمی‌باشند.

از همین روی، تأکید و تمرکز امام راحل مبنی بر حاکمیت قوانین قرآن و اسلام، آن‌هم در اوایل پیروزی و به‌ثمر نشستن انقلاب اسلامی از اعتقاد عمیق ایشان به قانونمندی آموزه‌های اسلام و قرآن از یکسو و نیز ضرورت حاکمیت قوانین در ادارة کشور بر اساس قوانین مصرحه و مشروحه در متون دینی، حکایت دارد. همچنان که ایشان در فرازی دیگر اصل اجرای قانون اسلام و نیز مبارزه با بی‌قانونی و یا حاکمیت قوانین مغایر با قوانین اسلام و قرآن تأکید می‌ورزد و چنین می‌فرماید:

ما هیچ حکومتى را جز حکومت اللَّه نمى‏توانیم بپذیریم؛ و هیچ دستگاهى را که بر خلاف قوانین اسلام باشد نمى‏توانیم بپذیریم. و هیچ رأیى را که بر خلاف رأى اسلام باشد و رأى شخصى باشد. رأى گروهى باشد، رأى حزبى باشد، ما نمى‏توانیم بپذیریم….ما تابع اسلام هستیم؛ ما تابع قانون اسلام هستیم. و جوانهاى ما خونشان را براى اسلام داده‏اند. جوانهاى ما آن قدر جدیت کردند، مى‏گفتند ما اسلام را مى‏خواهیم، ما احکام اسلام را مى‏خواهیم (امام خمینی 1385 ج 8:283).

3-2-2-4. قـیام بـرای تحقـق قـرآن و دولـت اسـلام

از دیدگاه امام راحلتمام سختی‌ها و شهادت‌ها و نیز تمام اراده‌های ملت ایران برای آن بوده است که از یکسو، قرآن و اسلام و قوانین آن در همة ارگان‌ها، بخش‌ها و روابط حاکم بر مردم و جامعه، حکمفرما شود و از سوی دیگر، از یوق استعمار و سیطرة طولانی مدت امریکای جنایتکار و نوکران دست نشاندة آنان که به دنبال غارتگری اسلام و مسلمین بوده‌اند، نجات پیدا کنند و رژیم غیرقانونی و غیراسلامی شاهنشاهی را براندازند، لذا این مهم تنها در سایة اعتقاد به حاکمیت اسلام و قوانین قرآن محقق خواهد شد. از همین روی، ایشان در این زمینه می‌فرماید: «این ملتى که از اول قیامش براى اسلام بود، براى قرآن بود، این ملتى که در طول چندین سال، تقریباً دو دهه و اخیراً چند سال، آن قدر زحمت کشیدند... اینها با صراحت گفتند که ما جمهورى اسلامى مى‏خواهیم» (امام خمینی 1385 ج 14:457).

­و در جایی دیگر نیز چنین فرمود:

ملت ایران پس از صدها سال گرفتارى به دست شاهان ستم پیشه و ستمکاران حرفه‏اى که اسلام عزیز را وسیله غارتگرى و چپاول براى خود و قدرتهاى بزرگ و اخیراً امریکاى جنایتکار قرار داده بودند و قرآن کریم و اسلام بزرگ را در معرض خطر مى‏دیدند، بپاخاستند و با انقلاب کبیر خود، دولت اسلام را جایگزین رژیم غیر اسلامى و غیر قانونى شاهنشاهى نمودند(امام خمینی 1385ج 15: 169).

همچنان‌که در ضمن بیانی بر ضرورت کوشش همگانی برای تحقق اهداف قرآن در سرتاسر ایران تأکید می‌ورزد (ر.ک: امام خمینی 1385ج 14:350).

­

4-2-2-4. تجـدیـد حیـات قـرآن در پـرتـو انقــلاب

یکی دیگر از اهداف و آثار انقلاب ملت مسلمان ایران از منظر امام خمینی را می‌توان در مقولة تجدید حیات قرآن و نیز ممانعت از ایجاد انحراف و اعوجاج در این کتاب مقدس جستجو نمود. امام بر این باور بود که دشمنان اسلام و قرآن با تمام اعوان و اذناب خویش کمر همت بسته بودند تا از یکسو، قوانین قطعی اسلام را به نوعی بی‌خاصیت و بی‌اثر جلوه داده و باعث فراموشی و خاموشی نور آن گردند و از سوی دیگر با ایجاد تحریف و انحراف در احکام و آیات قرآن، دستورات آن را به نفع خود مصادره و مآلاً تفسیر به رأی کنند. لذا این انقلاب قرآنی از یکسو مانع تحقق اهداف شوم و پلید منافقین و بدخواهان در ایجاد و انحراف در قرآن و اسلام گردید و از سوی دیگر باعث تجدید حیات قرآن و هر چه زنده‌تر و بالنده‌تر شدن احکام نورانی قرآن در فرهنگ دینی ملت ایران گردید. در همین راستا، ایشان می‌فرماید: «شما اسلام بزرگ را که مى‏رفت دستخوش انحراف منحرفین و منافقین شود و احکام مترقى آن به احکام دلخواه نادانان مبدل گردد و با اسم اسلام راستین، قوانین مسلّمِ منصوص در قرآن کریم به نسیان کشیده شود، زنده و تجدید کردید» (امام خمینی 1385ج 15:249).

­

5-2-2-4. قـیام بـرای تبعـیت از قـرآن و نفـی سلطـه جـویـی

امام خمینی در بخش دیگری از بیانات خویش در تبیین مقاصد اصلی نهضت مردمی، اصل پیروی و تبعیت از قرآن کریم و احکام اسلامی و نیز نفی سلطه جویی و قدرت طلبی را به‌عنوان بنیادی‌ترین هدف تشکیل حکومت قرآنی مردم سالار معرفی نموده، چنین می‌فرماید: «نه حکومت مى‏خواهیم به آن معنا که آن قدرتهاى بزرگ مى‏خواهند و نه قدرت مى‏خواهیم به آن معنا و نه سلطه‏جویى مى‏خواهیم و ما همه مى‏خواهیم تابع قرآن کریم و اسلام عزیز باشیم و قرآن کریم و اسلام عزیز همه چیز ما را اداره مى‏کند» (امام خمینی 1385 ج 15:473). از دقت و تدبر در عبارات فوق، تفاوت دیدگاه انقلابی و حاکمیتی امام خمینی با سایر رهبران و حاکمانی که از طریق انقلاب‌های مردمی یا کودتا‌های نظامی به قدرت رسیده‌اند، به روشنی به‌دست می‌آید چرا که بر اساس گفتار فوق، امام با صراحت و صلابت هر چه تمام‌تر اولین و آخرین مقصد و مقصود انقلابی خویش را تبیین و تدقیق می‌نماید. بنابر اعتقاد امام، ایشان از رهگذر این انقلاب مردمی و قرآنی نه در پی دستیابی به یک حکومت و فرمانروایی بوده‌اند و نه به دنبال جلب و کسب قدرت و یا سلطه‌جویی جبارانه، حکومت و قدرت و سلطه طلبی که غالباً در اکثر و یا تمام انقلاب‌ها و دگرگونی‌های نظام‌های حکومتی اتفاق می‌افتد و عموماً رهبران و فرماندهان آن انقلاب بیش از هر چیز دیگری در پی دست‌ یازیدن به یک حاکمیت، قدرت و اقتدار سیاسی- نظامی هستند تا از رهگذر این چرخش قدرت به نوعی به خواسته‌ها و تمایلات درونی و نفسانی خویش مبنی بر قدرت طلبی و سلطه‌جویی پاسخ مثبت دهند، بلکه برعکس؛ حکومت، قدرت‌طلبی و سلطه‌جویی در مسلک انقلابی و سلوک دینی امام عظیم‌الشأن جایگاه و پایگاهی نداشته و ندارد، چرا که ایشان مهم‌ترین رسالت و مأموریت انقلابی خویش را در تابعیت و پیروی محض از قرآن و اسلام عزیز معرفی نموده که از رهگذر تبعیت از آموزه‌های قرآن و اسلام، تمام امور مسلمین تحت رهبری و مدیریت منسجم قرآن قرار بگیرد آن گونه که قرآن و اسلام عزیز همه چیز ما را اداره کند (ر.ک: امام خمینی 1385ج 16:13).

لذا احیای اسلام و قرآن و دوری از هر نوع برتری جویی و قدرت طلبی، رسالت اصلی و مأموریت غایی انقلاب قرآنی امام و امّت‌ همیشه در صحنه و حزب‌الله ایران اسلامی بوده است. همچنان که ایشان در سخنی دیگر، تشکیل یک حکومت مکتبی و مبتنی بر عدالت و به دور از فساد و تبعیض را از جمله اهدافی می‌داند که این انقلاب در پی ایجاد و گسترش آن بوده است ­همانگونه که انبیای الهی نیز از سوی خداوند چنین مأموریت مهمی را دنبال می‌کردند: «ما میلمان این است... میل انبیا هم همین بوده است. میل همه ما این است که ما یک حکومتى داشته باشیم، همان جور حکومتهایى که در صدر اسلام بود که عدالت بود، همه‏اش عدالت بود و زاید بر آن، آن مسائلى که در قرآن کریم و در اسلام هست آنها هم باشد» (امام خمینی 1385ج 8:416).

­

3-4. نقـش قـرآن در پیـروزی انقـلاب اسـلامـی

از دیدگاه امام خمینی همانگونه که ملت مسلمان ایران هدف نهضت خود را بر پایة احیای قرآن و اجرای قوانین قرآن قرار داده و در راه حمایت و تجدید حیات قرآن، تمام سختی‌ها و شهادت‌ها را برای تحقق مقاصد قرآن به جان خریده تا در سایة تشکیل حکومت قرآنی، استقلال و آزادی آنان نیز بر پایة معنویات تأمین شود، در مقابل، اراده‌ و وعدة نصرت الهی که در آیات قرآن بدان تصریح شده است، این ملت ستمدیده و مظلوم را به پیروزی و اوج عزت خود رسانیده به گونه‌ای که حقیقتاً این قرآن بوده است که عامل اصلی پیروزی نهضت قرآنی ملت آزادیخواه و استقلال‌طلب ایران اسلامی شده بود. آنجا که آیات نورانی این کتاب حیات بخش و عزت آفرین، خود در توصیف مجاهدت‌ها و نهضت‌های اصلاحی پیروان خود، چنین می‌فرماید: «یا أَیُّهَا الَّذینَ آمَنُوا إِنْ تَنْصُرُوا اللَّهَ یَنْصُرْکُمْ وَ یُثَبِّتْ أَقْدامَکُم‏»(محمّد: 7) «وَ الَّذینَ جاهَدُوا فینا لَنَهْدِیَنَّهُمْ سُبُلَنا وَ إِنَّ اللَّهَ لَمَعَ الْمُحْسِنینَ‌» (عنکبوت: 69).

­

1-3-4. اتکـا به قـرآن، عامـل پیـروزی انقـلاب اسـلامـی

امام خمینی پس از پیروزی انقلاب اسلامی و در طول حیات و رهبری هوشمند‌انة خویش در تبیین علل، ریشه‌ها و بستر‌های قیام مردمی ایران و فرجام آن در پیروزی انقلاب اسلامی، در مواضع و مواقع گوناگونی از پیروزی ملت عظیم ایران در نهضت انقلابی خویش، رمزگشایی و صراحتاً از نقش‌ها و هدایت‌های خاص قرآن کریم در به‌بار نشستن نهال انقلاب اسلامی، سخن به میان آورده و اتکا به آن را سبب پیروزی ملت انقلابی ایران دانسته است همچنان که عناوین و تعابیر متعدد ذیل شاهدی بر این مدعاست:

­

1-1-3-4. اتکـا بـه قـرآن، رمـز پیـروزی مـا

امام در صریح‌‌ترین و بلیغ‌‌ترین تعابیر خویش، در ضمن توصیه به سایر ملت‌های مسلمان جهت مبارزه و غلبه بر ابرقدرت‌ها، اتکا به قرآن و تقویت ایمان را از جمله مهم‌ترین و اساسی‌ترین رمز پیروزی و غلبه ملت ایران بر دشمنان خویش عنوان و آنان را به استفاده و کاربرد از این رمز الهی، سفارش نموده چنین می‌فرماید: «من توصیه مى‏کنم به همه ملتها که این رمزى که در ایران به آن رمز غلبه پیدا شد بر ابرقدرتها، این رمز را آنها به کار ببرند. وحدت، اتکاى به خدا، تقویت ایمان، اتکال به قرآن کریم، اتکال به اسلام، وحدت کلمه؛ رمز پیروزى ما [بود]» (امام خمینی 1385ج 6:364).

­با دقت در عبارات فوق چنین ملاحظه می‌شود که امام در بیان رمز پیروزی انقلاب اسلامی، هم به رموز معنوی همچون: اتکا به خدا، نیروی ایمان قوی، اتکال به قرآن و هم به رموز مادّی همچون وحدت و وحدت کلمه اشاره و نظر داشته است.

­

2-1-3-4. تجلـی نـور قـرآن در قـلـب ملـت ایـران

امامهمچنین در فرازی دیگر، ضمن تجلیل از مقاومت معجزه آسای زنان و مردان این ملت در پیروزی انقلاب اسلامی از تجلی نور قرآن در قلب ملت ایران به‌عنوان عامل مقاومت و شهامت این ملت در برابر تهاجمات نظامی و توپخانه‌ای دشمن و سپس پیروزی انقلاب اسلامی و حاکمیت اسلام یاد کرده، چنین می‌فرماید: «این یک معجزه است... معجزة اسلام است، این قدرت اسلام است که در شما تجلى کرده است... این نور قرآن و اسلام است که در دلهاى شما و در قلوب همه ملت ایران جلوه کرده است» (امام خمینی 1385ج 7: 192).

در این عبارات، امام خمینی از یکسو، تمام عوامل و مؤلفه‌هایی را که باعث پیروزی ملت ایران و انقلاب اسلامی شده برشمرده و از سوی دیگر هر یک از این عوامل و مؤلفه‌ها را به تنهایی یک معجزه و خرق عادت قلمداد نموده که همة این عوامل و مؤلفه‌ها در یک علت‌العلل و غایت‌الغایاتی به نام معجزة اسلام و نور قرآن مجتمع و عامل پیروزی ملت قرآنی ایران اسلامی گردیده است. لذا ایشان عواملی همچون: اتحاد و اتفاق خواهران و برادران این ملت به صورت یکصدا و یک شکل در مقابل دشمن واحد و مشترک، قوت ایمان، عظمت و برکت خون شهیدان، شهامت و جسارت زنان در مقابل هجمه‌های نظامی و توپخانه‌ای دشمن، قدرت عظیم اسلام و نهایتاً تجلی نور قرآن در قلب ملت ایران را، به‌عنوان شش عامل نصرت و پیروزی ملت ایران یاد می‌کند که در نهایت به‌عنوان شش معجزة الهی در به‌ثمر نشستن انقلاب این ملت اسلامی و قرآنی دخالت و تأثیر مستقیم داشته است. همچنان که ایشان در ضمن سخنان دیگری، بر این باورند که تکیه بر قرآن و توجّه به معارف و دستورات آن موجب پیروزی ملت ایران در برابر قدرت شیطانی نظام پهلوی که مستظهر به قدرت‌های بزرگ‌تر شیطانی بوده است، گردید و آنان با الهام از قرآن، سد بزرگ مقاومت شاهنشاهی را شکستند آنگونه که هیچ ملت دیگری جرأت آن را نداشته و این امر در چشمانشان ناممکن می‌نمود (ر.ک: امام خمینی 1385ج 7: 124) ایشان می‌فرماید: «با توجه به قرآن این سدها را شکستید؛ سدهایى که همه گمان مى‏کردند ممتنع است شکستن آن‏» (امام خمینی 1385ج 7: 136).

­

3-1-3-4. پـرچـم قـرآن، رمـز پیـروزی مـا

امام خمینی در کنار یادکرد از عوامل و مؤلفه‌های دیگری در میان امّت‌ اسلامی نظیر: اتکا به قدرت الهی، معنویت خواهی، شهادت طلبی جوانان و شهامت آنان، از نقش برجسته و بارز قرآن و هدایت‌های آن به‌ویژه در امر تشویق جوانان به مجاهدت و استقبال از شهادت، سخن به میان می‌آورد و معتقد و مطمئن است که پرچم برافراشتة قرآن و نیز پرچم توحید عامل و رمز مهم پیروزی ملت ایران در برابر دشمنانش بوده است که این پرچم باید همچنان برافراشته باقی بماند. لذا در این باره چنین می‌فرماید:

رمز پیروزى امروز ما این است که اتکا به خداى تبارک و تعالى داشتیم. رمز پیروزى ما این است که جنبه فقط سیاسى نبود، فقط براى نفت و امثال اینها نبود؛ جنبه جنبه معنوى بود، اسلامى بود. جوانان ما آرزوى شهادت مى‏کردند... رمز پیروزى اتکال به قرآن و این شیوه مقدس بود که شهادت را استقبال مى‏کردند، خوف در دل آنها نبود. در عین حال که تانکها و مسلسلها به روى آنها آتش مى‏گشود آنها استقبال مى‏کردند... این رمز را حفظ کنید؛ این رمز پیروزى را تا حفظ کنید پیروز هستید...پرچم قرآن تا بر فراز سر ملت ماست پیروز است. این رمز را حفظ کنید (امام خمینی 1385ج 7:23).

در این عبارت بلند و جامع، امام از یکسو، عنصر پرچم برافراشتة قرآن و معارف اسلامی را عامل و رمز پیروزی ملت معرفی می‌نماید و از سوی دیگر محتوا، مقصد و هدف اصلی این قیام را جنبة معنوی و متافیزیکی این نهضت معرفی می‌کند، نه اغراض و جنبه‌های سیاسی که صرف دستیابی به یک قدرت و حکومتی باشد و نه جنبة اقتصادی- تجاری آن که در اصطلاح امروزی، جنگ نفت و امثال آن باشد بلکه عنصر فعال و با انگیزة این جنگ، جوانان عاشق و شهادت طلبی بودند که در راه اسلام و قرآن، از هیچ امری خوف نکردند و باعث خلق حماسه‌ها و معجزه‌هایی از جنس غلبه مشت‌های گره کرده بر توپ‌ها، تانک‌ها و مسلسل‌های دشمنان زبون و شیطانی شدند. امامهمچنین در ضمن بیانی دیگر، از نقش قرآن و دژ محکم آن در پیروزی اسلام و غلبه بر دشمنان چنین یاد می‌کند:

در پناه قرآن بود که اسلام در نیم قرن بر همه امپراتوریها در آن وقت غلبه کرد. و ما مادامى که در پناه قرآن هستیم بر دشمنان غلبه خواهیم کرد و اگر خداى نخواسته دشمنان اسلام ما را از اسلام و قرآن جدا کردند، باید بنشینیم و ببینیم که ما در ذلت- خفت بندگى- زندگى مى‏کنیم. استقلال و آزادى در پیروى از قرآن کریم و رسول اکرم(ص) است‏ (امام خمینی 1385ج 7:131).

­

4-1-3-4. پیـروزی ملـت بـه برکـت گـرایـش بـه قــرآن

لطف و ارادة خدای متعال به همراه گرایش ملت ایران به اسلام و نیز گرایش به قرآن را می‌توان از دیگر عوامل پیروزی انقلاب اسلامی در اندیشه و کلام امام خمینی دانست. ایشان در همین زمینه می‌فرماید: «کسى گمان نکند که اشخاصى یا گروههایى پیروزى را براى ما تحصیل کردند. خیر، این خداى متعال بود که وقتى که دید مردم در راه او قیام کرده‏اند با آنها همراهى کرد... پس پیروزی ما پیروزی [ای] است که به برکت اسلام و به برکت گرایش به قرآن پیدا شد» (امام خمینی 1385ج 12:197).

بنابراین به عقیدة امام در عبارت فوق، سه عامل: عنایت و ارادة الهی، روحیة اسلام‌خواهی و نیز گرایش‌های قرآنی در میان مردم را، باید از مهم‌ترین اسباب و علل پیروزی ملت ایران در انقلاب اسلامی به حساب آورد.

­

5-1-3-4. قـرآن، اسلحـة پیـروزی ملـت ایــران

امام­همانگونه که در تعابیر و بیانات پیش گفتة خویش، قرآن را عَلم و پرچم برافراشتة الهی و نیز به مثابة قطب‌نمای ملت مسلمان ایران و رمز پیروزی انقلاب اسلامی می‌داند، در عین حال قرآن را، سلاح اختصاصی پیروزی ملت شهید پرور ایران در کنار سایر سلاح‌های معنوی و دینی معرفی می‌کند که دشمن هم از دارابودن این سلاح، محروم است و هم اینکه این سلاح را اصلاً نمی‌شناسد. لذا ایشان در این باره چنین می‌فرماید: «آن حربه‏اى که در دست ایران است، پیش آنها نیست و آنها نمى‏شناسند آن حربه را؛ آن حربه ایمان است حربه توحید است، حربه اسلام است، حربه قرآن مجید است که در تحت بیرق یک همچو اسلام و قرآن و توحید همه مجتمع هستند و آنها تأییدات غیبى الهى را منکر هستند، نمى‏توانند بفهمند» (امام خمینی 1385 ج 16:105).

همچنان که قرآن کریم نیز خود به این نوع از کمک‌ها و تأییدات غیبی در حق مسلمانان صدر اسلام یاد کرده و آن را از جمله مواضع عنایات الهی در پیروز نمودن جبهة اسلامی بر جبهة شیطانی معرفی نموده است. آنجا که دربارة امداد الهی در جنگ حنیـن (توبه: 25-26)، جنگ خندق (أحزاب: 11-9)و جنگ بدر (آل‌عمران: 126-123) به صراحت سخن گفته است.

­

5. نتایج مقاله

مهم‌ترین دستاوردها و نتایج پژوهش حاضر را چنین می‌توان تبیین و تحلیل نمود:

1. امام خمینی همواره نگاهی جامع، فراگیر، فرازمانی و فرا مکانی به قرآن داشته است به گونه‌ای که از منظر ایشان، مکتب قرآن و عترت(ع) از چنان ظرفیت و پتانسیل بالایی برخوردار است که در سایة فهم عمیق و تمسک وثیق به آن دو، علاوه بر تدارک نسخة سعادت و کمال فردی انسان‌ها، ترسیم و تصویر نقشة سعادت و کمال و نیز استقلال و پیشرفت همه جانبة امّت‌ اسلامی نیز امکانپذیر خواهدشد.

2. اگر چه آرا و آثار قرآنی- تفسیری امام خمینی به نسبت سایر ابعاد شخصیتی و علمی ایشان کمتر مورد توجّه محققان قرار گرفته است ولی به جرأت می‌توان مدعی شد که اوج و عمق اندیشه‌ها و دیدگاه‌های قرآن شناختی ایشان در بسیاری از مسائل و موضوعات خطیر قرآن‌شناختی از ظرافت، جامعیت و نیز جنبة ابتکاری و کاربردی برخوردار است.

اصولی همانند: هدایتگری قرآن، جامعیت قرآن و نیز اعجاز معرفتی و تربیتی توحید محور قرآن را می‌توان به‌عنوان راهبردها و شالوده‌های اصیل تشکیل حکومت قرآنی و پیدایش انقلاب اسلامی قلمداد نمود به‌ ویژه آنکه مسأله نقش اعتقاد به ابعاد و قلمرو گستردة جامعیت قرآن در دیدگاه قرآن شناختی امام خمینی در راستای قیام قرآنی و به تبع آن تشکیل حکومت دینی را نباید از نظر دور داشت.

3. امام خمینی در عین اینکه قرآن را کتاب هدایت و تربیت بشریت و نیز کتاب انسان سازی و هادی بشر و اداره کنندة همة جوانب و نیازهای انسان و ضامن سعادت و نیک‌بختی وی در دنیا و آخرت معرفی می‌کند، قرآن را دربردارندة مسائل فردی و اجتماعی و سیاسی به‌ویژه ارائه‌ دهندة برنامه‌های جامعی برای تشکیل حکومت و اجرای احکام و قوانین اسلامی و الهی می‌داند که در سایة تشکیل حکومت قرآنی، پیروزی ملت‌های ضعیف مسلمان در برابر مستکبرین و ستمگران عالم، قطعی و حتمی خواهد بود. بنابراین، بخش مهم و قابل توجهی از آراء قرآن شناختیامامبه بیان جنبه‌ها و کارکردهای سیاسی و حکومتی قرآن و نیز امور مربوط به بیداری اسلامی و حتی نظام روابط بین‌المللی اختصاص پیدا کرده است. از این روی، امام به نقش و سهم متقابل مردم و قرآن در هدایت و پیروزی امّت‌‌ها علیه ستمگران و مستکبران جهانی اشاره نموده تا از رهگذر این رویکرد قرآنی، آزادی، استقلال و عظمت مسلمین تجدید و حاصل گردد. لذاامامبه نقش آفرینی و مشارکت گستردة مردم در دفاع و پاسداری از حریم قرآن اعتقاد و اشاره داشته، فداکاری و جانبازی ملت اسلامی برای حفظ و ترویج قرآن را ضروری دانسته به گونه‌ای که شهادت را میراث ماندگار پیامبر(ص) و ائمه اطهار(ع) قلمداد نموده به گونه‌ای که شهادت سیّدالشهدا(ع) را سرآغاز حیات ابدی قرآن می‌داند که در همین راه ائمه هدی(ع) برای حکومت عدل، حبس‌ها و تبعیدها را متحمل شده‌اند.

4. امام خمینی قیام ملت ایران را برگرفته و برخاسته از مکتب سرخ عاشورایی و عزت‌طلبی سیّد و سالار شهیدان حضرت امام حسین(ع) برای حفظ قرآن و نیز احیا و اجرای احکام آن در راستای تشکیل حکومت قرآنی بیان کرده است به گونه‌ای که ملت ایران برای حراست و نیز پیاده‌کردن دستورات قرآن و اسلام، تمامی مصائب را تحمل کرده و با استقبال از روحیة شهادت‌طلبی، خواستار تشکیل حکومت قرآنی و اسلامی بوده است تا جایی که صراحتاً باید اذعان نمود که قیام ملت ایران، یک قیام قرآنی بوده است. بنابراین مقولاتی نظیر: قیام ملت برای تحقق احکام قرآن، ادارة کشور تحت رهبری قرآن، استقلال و آزادی در پناه قرآن، احیا و پیاده کردن دستورات و مقاصد قرآن، رفع موانع برای تشکیل حکومت قرآن، نهضت برای حاکمیت قوانین قرآن، تجدید حیات قرآن در پرتو انقلاب، نفی سلطه‌جویی در سایة تبعیت از قرآن در کلامامامرا می‌توان شاهدی بر این مدعا دانست.

5. از دیدگاه امام خمینی ­همانگونه که ملت مسلمان و شهید پرور ایران، هدف نهضت خود را احیای قرآن و اجرای قوانین آن قرار داده تا در سایة تشکیل حکومت قرآنی، استقلال و آزادی آنان نیز بر پایة معنویات تأمین شود، در مقابل نیز به لطف و توفیق الهی، پیروزی ملت ایران در پرتو قرآن حاصل شده و در حقیقت این قرآن شریف بوده است که عامل اصلی پیروزی نهضت قرآنی ملت آزادیخواه و استقلال طلب ایران اسلامی گردید به گونه‌ای که اتکال به خداوند و اتکال به قرآن، رمز اصلی پیروزی انقلاب اسلامی معرفی گردید تا جایی که تجلی نور قرآن در قلب ملت ایران و قرار گرفتن آنان در زیر پرچم قرآن به برکت گرایش به قرآن و به ‌کار بستن دستورات قرآن به‌عنوان اسلحة ملت ایران، همگی از عوامل پیروزی نهضت قرآنی این ملت محسوب می‌شود.

­

­

­

­

­

­

­

منابع

-­­­­­­­­ آرنت، هانا. (1374)انقلاب، ترجمه عزت الله فولادوند، تهران: انتشارات خوارزمی.

-­­­­­­­­ آلوسی بغدادی، سیّد محمود. (1415ق) روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، بیروت: دارالکتب العلمیه.

-­­­­­­­­ اکبری دستک، فیض اله. (تابستان 1394) «جامعیت قرآن از دیدگاه امام خمینی»، پژوهشنامه متین، سال هفدهم، شماره 67.

-­­­­­­­­ امام خمینی، سیّد روح‌الله. (1380) آداب الصلـوة، تهران: مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ دهم.

-­­­­­­­­ ـــــــــــــــــــ . (الف 1382) شرح چهـل حدیـث (اربعین حدیث)، تهران: مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ بیست و هفتم.

-­­­­­­­­ ـــــــــــــ . (ب1382) شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران: مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ هشتم.

-­­­­­­­­ ـــــــــــــ . (1385) صحیفة امام،تهران: مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ چهارم.

-­­­­­­­­ ـــــــــــــ . (بی‌تا)کشـف اسـرار، بی جا، بی نا.

-­­­­­­­­ ـــــــــــــ . (1381) ولایـت فقـیه، تهران: مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ یازدهم.

-­­­­­­­­ ـــــــــــــ .­ (بی‌تا)جواهر القرآن، بیروت: المرکز العربی للکتاب.

-­­­­­­­­ بشیریه، حسین. (1381)آموزش دانش سیاسی: مبانی علم سیاست نظری و تأسیسی، تهران: مؤسسه نگاه معاصر.

-­­­­­­­­ جمشیدی، محمّد حسین. (1377)اندیشه سیاسی شهید رابع سیّد محمّد باقر صدر، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی.

-­­­­­­­­ خویی، سیّد ابوالقاسم. (1401ق)البیـان فی تفسـیرالقـرآن، بی‌جا: انوارالهدی.

-­­­­­­­­ دهقان، حمید. (1376)پژوهشی نو پیرامون انقلاب اسلامی، قم: مؤسسه انتشارات تدین.

-­­­­­­­­ ذهبی، محمّد حسین. (1396ق)التفسیر و المفسرون، بی‌جا: دارالکتب الحدیث.

-­­­­­­­­ زرکشی، بدرالدین محمّد. (1410ق) البرهان فی علوم‌القرآن، بیروت: دارالمعرفه.

-­­­­­­­­ زمخشری، محمّد بن عمر. (بی‌تا)الکشاف، بیروت: دارالکتاب العربی.

-­­­­­­­­ سیوطی، جلال‌الدین عبدالرحمن. (1405ق)الاتقـان فی علـوم‌ القـرآن، بیروت: دارالکتب العلمیه.

-­­­­­­­­ ـــــــــــــ . (1408ق) معـترک الأقـران فی اعجازالقرآن، بیروت: دارالمعرفه.

-­­­­­­­­ شاطبی، ابواسحاق. (بی‌تا) الموافقات، بیروت: المرکز العربی للکتاب.

-­­­­­­­­ طباطبایی، محمّد حسین. (1379)المیـزان فی تفسـیرالقـرآن، قم: دفتر انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه.

-­­­­­­­­ طبرسی، فضل بن حسن. (1415ق)مجمع‌البیـان لعلـوم القـرآن، بیروت: مؤسسه الاعلمی للمطبوعات.

-­­­­­­­­ طبری، محمّد بن جریر. (1425ق)جامع البیان، بیروت: دارالفکر.

-­­­­­­­­ طنطاوی بن جوهری. (بی‌تا)الجواهر فی تفسیر القرآن، بیروت: دارالفکر.

-­­­­­­­­ عیوضی، محمّد رحیم و محمّد جواد هراتی. (1394) درآمدی تحلیلی بر انقلاب اسلامی ایران، قم: دفتر نشر معارف.

-­­­­­­­­ غزالی، ابوحامد محمّد. (1402ق)احیاء علوم الدین، بیروت: دارالمعرفه.

-­­­­­­­­ فخررازی، محمّد بن عمر. (1379)مفاتیح الغیب، تهران: انتشارات اساطیر.

-­­­­­­­­ فیض کاشانی، ملا محسن. (1416) التفسـیر الصـافی، قم: مؤسسه الهادی.

-­­­­­­­­ محمدی، منوچهر. (1380) انقلاب اسلامی: زمینه‌ها و پیامدها، قم: دفتر نشر معارف.

-­­­­­­­­ مطهری، مرتضی. (1361) پیرامون انقلاب اسلامی ایران، قم: انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین قم.

-­­­­­­­­ معرفت، محمّد هادی. (1374)التمهـید فی علـوم القـرآن، قم، دفتر نشر اسلامی.

-­­­­­­­­ هانتینگتون، ساموئل. (1370)سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی، ترجمة محسن ثلاثی، تهران: نشر علم.


[1]. استادیار دانشکده الهیات دانشگاه آزاد اسلامی، واحد کرج­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­ F.Akbari@Kiau.ac.ir E-mail:

تاریخ دریافت:23/3/1395­­­­­­­­­­­­­­­­ تاریخ پذیرش: 18/4/1395

پژوهشنامه متین/سال نوزدهم /شماره هفتاد و پنج/ تابستان 1396/ صص 72-43

[2]. نساء: 61؛ أعراف: 45؛ أنفال: 34 ، 47؛ توبه: 34؛ هود: 19.

مراجع

-­­­­­­­­ آرنت، هانا. (1374)انقلاب، ترجمه عزت الله فولادوند، تهران: انتشارات خوارزمی.

-­­­­­­­­ آلوسی بغدادی، سیّد محمود. (1415ق) روح المعانی فی تفسیر القرآن العظیم، بیروت: دارالکتب العلمیه.

-­­­­­­­­ اکبری دستک، فیض اله. (تابستان 1394) «جامعیت قرآن از دیدگاه امام خمینی»، پژوهشنامه متین، سال هفدهم، شماره 67.

-­­­­­­­­ امام خمینی، سیّد روح‌الله. (1380) آداب الصلـوة، تهران: مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ دهم.

-­­­­­­­­ ـــــــــــــــــــ . (الف 1382) شرح چهـل حدیـث (اربعین حدیث)، تهران: مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ بیست و هفتم.

-­­­­­­­­ ـــــــــــــ . (ب1382) شرح حدیث جنود عقل و جهل، تهران: مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ هشتم.

-­­­­­­­­ ـــــــــــــ . (1385) صحیفة امام،تهران: مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ چهارم.

-­­­­­­­­ ـــــــــــــ . (بی‌تا)کشـف اسـرار، بی جا، بی نا.

-­­­­­­­­ ـــــــــــــ . (1381) ولایـت فقـیه، تهران: مؤسسة تنظیم و نشر آثار امام خمینی، چاپ یازدهم.

-­­­­­­­­ بشیریه، حسین. (1381)آموزش دانش سیاسی: مبانی علم سیاست نظری و تأسیسی، تهران: مؤسسه نگاه معاصر.

-­­­­­­­­ جمشیدی، محمّد حسین. (1377)اندیشه سیاسی شهید رابع سیّد محمّد باقر صدر، تهران: دفتر مطالعات سیاسی و بین المللی.

-­­­­­­­­ خویی، سیّد ابوالقاسم. (1401ق)البیـان فی تفسـیرالقـرآن، بی‌جا: انوارالهدی.

-­­­­­­­­ دهقان، حمید. (1376)پژوهشی نو پیرامون انقلاب اسلامی، قم: مؤسسه انتشارات تدین.

-­­­­­­­­ ذهبی، محمّد حسین. (1396ق)التفسیر و المفسرون، بی‌جا: دارالکتب الحدیث.

-­­­­­­­­ زرکشی، بدرالدین محمّد. (1410ق) البرهان فی علوم‌القرآن، بیروت: دارالمعرفه.

-­­­­­­­­ زمخشری، محمّد بن عمر. (بی‌تا)الکشاف، بیروت: دارالکتاب العربی.

-­­­­­­­­ سیوطی، جلال‌الدین عبدالرحمن. (1405ق)الاتقـان فی علـوم‌ القـرآن، بیروت: دارالکتب العلمیه.

-­­­­­­­­ ـــــــــــــ . (1408ق) معـترک الأقـران فی اعجازالقرآن، بیروت: دارالمعرفه.

-­­­­­­­­ شاطبی، ابواسحاق. (بی‌تا) الموافقات، بیروت: المرکز العربی للکتاب.

-­­­­­­­­ طباطبایی، محمّد حسین. (1379)المیـزان فی تفسـیرالقـرآن، قم: دفتر انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه.

-­­­­­­­­ طبرسی، فضل بن حسن. (1415ق)مجمع‌البیـان لعلـوم القـرآن، بیروت: مؤسسه الاعلمی للمطبوعات.

-­­­­­­­­ طبری، محمّد بن جریر. (1425ق)جامع البیان، بیروت: دارالفکر.

-­­­­­­­­ طنطاوی بن جوهری. (بی‌تا)الجواهر فی تفسیر القرآن، بیروت: دارالفکر.

-­­­­­­­­ عیوضی، محمّد رحیم و محمّد جواد هراتی. (1394) درآمدی تحلیلی بر انقلاب اسلامی ایران، قم: دفتر نشر معارف.

-­­­­­­­­ غزالی، ابوحامد محمّد. (1402ق)احیاء علوم الدین، بیروت: دارالمعرفه.

­ـــــــــــــ .­ (بی‌تا)جواهر القرآن، بیروت: المرکز العربی للکتاب.

-­­­­­­­­ فخررازی، محمّد بن عمر. (1379)مفاتیح الغیب، تهران: انتشارات اساطیر.

-­­­­­­­­ فیض کاشانی، ملا محسن. (1416) التفسـیر الصـافی، قم: مؤسسه الهادی.

-­­­­­­­­ محمدی، منوچهر. (1380) انقلاب اسلامی: زمینه‌ها و پیامدها، قم: دفتر نشر معارف.

-­­­­­­­­ مطهری، مرتضی. (1361) پیرامون انقلاب اسلامی ایران، قم: انتشارات اسلامی وابسته به جامعه مدرسین قم.

-­­­­­­­­ معرفت، محمّد هادی. (1374)التمهـید فی علـوم القـرآن، قم، دفتر نشر اسلامی.

-­­­­­­­­ هانتینگتون، ساموئل. (1370)سامان سیاسی در جوامع دستخوش دگرگونی، ترجمة محسن ثلاثی، تهران: نشر علم.

­

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان