شنبه, 03 آذر,1403

­

دوشنبه, 10 اسفند,1394

چه کسی فاطمه (س) را غضبناک کرد علی یا ابوبکر؟

 چه کسی فاطمه (س) را غضبناک کرد علی یا ابوبکر؟
حضرت زهرا(سلام الله علیها) درحالی ازدنیا رفتند که از ابوبکر و عمرناراضی بودند و با ذکر این مطالب نمی توان آنرا توجیه نمود.

پاسخ به شبهه

در سایت" سنت بلاگفا " از اهل سنت به نقل از منابع شیعی علت غضبناک شدن حضرت فاطمه (سلام الله علیها) در حدیث "فاطمه بضعه منّی فمن اغضبها اغضبنی" را به حضرت علی(علیه السلام) نسبت داده است و می نویسد:

شیعه با استناد به این حدیث سوء استفاده های بسیار زیادی از این روایت کرده است و این حدیث را وسیله ای برای طعنه زدن به ابوبکر رضی الله عنه قرار داده اند. چنین برداشتی مسلما کاملا اشتباه میباشد. در اصل علت غضبناک شدن حضرت فاطمه(سلام الله علیها) و گفتن این جملات توسط پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم)، قصد ازدواج حضرت علی(علیه السلام) با دختر ابو جهل می باشد . شیخ صدوق روایت کرده است که فاطمه رضی الله عنها و پیامبر خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) وقتی که علی رضی الله عنه خواست با دختر ابوجهل ازدواج کند بر علی(علیه السلام) خشمگین شدند تا جایی که پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) علی(علیه السلام) را نصیحت کرد( علل الشرائع ابن بابویه، ص 185- 186.)

درپاسخ باید گفت:

 اولا: قسمت اول این حدیث با این مضمون از احادیث اهل سنت است و آنها این جریان را در بسیارى از کتاب‏هاى حدیثى خود حتى در بعضى از صحاح آورده‏اند، ولى در کتب حدیثى شیعه با جستجوى فراوانى که کردیم در جاى دیگرى جزعلل الشرائع آن را نیافتیم و حتى خود شیخ صدوق علیه الرحمه این حدیث را در کتاب‏هاى حدیثى دیگرش نقل نکرده است. البته این حدیث به نقل از همین کتاب در بحار ج 43 ص 201 نیز آمده است.(علل الشرائع،ترجمه ذهنى تهرانى، ج‏1، ص: 605،پاورقی)

ثانیا:  با توجه به شرح حال راویانى که شیخ صدوق این حدیث را از آنان نقل کرده، این حدیث ضعیف مى‏باشد، چون احمد بن محمد بن یحیى که این حدیث را نقل کرده، مجهول است( معجم رجال الحدیث آیة اللَّه خوئى ج 3 ص 122) و از آن گذشته در طریق شیخ صدوق به عمرو بن مقدام، شخصى به نام حکم بن مسکین قرار دارد که البته نام او در اینجا نیامده و او نیز توثیق نشده است. و طریق صدوق به عمرو بن مقدام ضعیف است( معجم رجال الحدیث ج 14 ص 82) و نام زیاد بن عبد اللَّه که یکى از راویان حدیث است در هیچ کتاب رجالى عنوان نشده است. حدیثى که سندش چنین باشد، از درجه اعتبار ساقط است. و اما از نظر مضمون نیز این حدیث اعتبارى ندارد و آن از شأن پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) وحضرت على (علیه السلام) وحضرت فاطمه (سلام الله علیها) به دور است و مرحوم سید مرتضى آن را خبرى باطل و مجعول دانسته و گفته است: کسانى که آن را جعل کرده‏اند دشمنان حضرت على( ع) و اهل بیت بوده‏اند، سپس به تفصیل به رد مضمون آن پرداخته است( تنزیه الأنبیاء ص 218) و نیز سید بحر العلوم طى اشعارى، این جریان را باطل دانسته و جاعلان آن را متهم کرده است( مقدمه الفوائد الرجالیه ج 1 ص 88).

حتی بافرض اعتبار حدیث درنظر برادران اهل سنت نیز باید گفت که قضیه ازدواج حضرت علی(علیه السلام) با دختر ابوجهل که باتوجه به متن حدیث مورد انکار حضرت علی (علیه السلام) واقع شده تا آنجا که خطاب به پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) فرمودند :" سوگند به کسى که تو را به حقّ به پیامبرى برگزید آنچه به او رسیده، هرگز از من واقع نشده است و حتى فکر آن را هم به خود راه نداده ‏ام."( علل الشرائع-ترجمه ذهنى تهرانى، ج‏1، ص: 605) اصلا صحت ندارد و حضرت علی (علیه السلام) نیز آن را رد کرده اند  وبالفرض هم که حضرت زهرا(سلام الله علیها) از قضیه ازدواج حضرت علی(علیه السلام) با دختر ابوجهل ناراحت شده باشداین ناراحتی روی قضیه حلالی بوده(ازدواج) و نه حرام(غصب فدک).ثانیا وصیتهای حضرت زهرا(سلام الله علیها) به حضرت علی(علیه السلام) حکایت از رضایت ایشان از حضرت علی (علیه السلام) دارد.

البته علامه مجلسی در بحارالانوار( ج 43 ص 42 )روایتی را ذکر کرده که مضمون آن بدین شرح است که امام حسن(علیه السلام) بر پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) وارد شدند در حالی که ناراحت بودند و با پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) صحبت کردند.پس پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) به شدت برافروخته شده و به منزل حضرت زهرا(سلام الله علیها) رفته و بین حضرت علی(علیه السلام) و حضرت زهرا (سلام الله علیها)صلح برقرار کردند ؛..."ثُمَّ قَالَ یَا فَاطِمَةُ إِیَّاکِ وَ غَضَبَ عَلِیٍّ فَإِنَّ اللَّهَ یَغْضَبُ لِغَضَبِهِ وَ یَرْضَى لِرِضَاهُ ثُمَّ جَاءَ عَلِیٌّ فَأَخَذَ النَّبِیُّ ص بِیَدِهِ ثُمَّ هَزَّهَا إِلَیْهِ هَزّاً خَفِیفاً ثُمَّ قَالَ یَا أَبَا الْحَسَنِ إِیَّاکَ وَ غَضَبَ فَاطِمَةَ فَإِنَّ الْمَلَائِکَةَ تَغْضَبُ لِغَضَبِهَا وَ تَرْضَى لِرِضَاهَا"...(قَالَ ابْنُ بَابَوَیْهِ هَذَا غَیْرُ مُعْتَمَدٍ لِأَنَّهُمَا مُنَزَّهَانِ أَنْ یَحْتَاجَا أَنْ یُصْلِحَ بَیْنَهُمَا رَسُولُ اللَّهِ ) اما همانطور که ملاحظه می شود علامه بعد از ذکر این روایت می فرماید که ابن بابویه این روایت را رد کرده و ذکر کرده که حضرت علی(علیه السلام) و حضرت زهرا(سلام الله علیها) منزه از این هستند که کسی بخواهد بین آن دو صلح برقرار کند.

 ابن بابویه درادامه نیز بیان می کند که وقتی  حضرت زهرا (سلام الله علیها) در بستر بیماری بوده اند و ابوبکر و عمر بعد از وساطت حضرت علی(علیه السلام) به دیدن حضرت زهرا(سلام الله علیها) رفتند؛ حضرت زهرا (سلام الله علیها) با ایشان با ناراحتی صحبت کردند و سپس حضرت این حدیث را یاد ایشان آوردند و فرمودند :"خدایا من تو را گواه مى‏گیرم و اى کسانى که در اینجا حضور دارید شما هم گواه باشید که این دو نفر مرا در زندگى و در حال مرگ اذیّت کردند و به خدا سوگند که هیچ سخنى با شما نخواهم گفت تا پروردگارم را ملاقات کنم و از شما به سبب کارهایى که کرده‏اید شکایت کنم." ( علل الشرائع ابن بابویه -ترجمه ذهنى تهرانى، ج‏1، ص: 609)
آری حضرت زهرا(سلام الله علیها) درحالی ازدنیا رفتند که از ابوبکر و عمرناراضی بودند و با ذکر این مطالب نمی توان آنرا توجیه نمود.

قَالَ رَسُولُ اللَّهِ ( ص )أَنَّ فَاطِمَةَ بَضْعَةٌ مِنِّی وَ أَنَا مِنْهَا فَمَنْ آذَاهَا فَقَدْ آذَانِی وَ مَنْ آذَانِی فَقَدْ آذَى اللَّهَ وَ مَنْ آذَاهَا بَعْدَ مَوْتِی کَانَ کَمَنْ آذَاهَا فِی حَیَاتِی وَ مَنْ آذَاهَا فِی حَیَاتِی کَانَ کَمَنْ آذَاهَا بَعْدَ مَوْتِی (علل الشرائع، ج‏1، ص: 186)

 

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان