بِسم الّلهِ الرحمنِ الرحیم
قال الله العظیم:
...تَنْزيلُ الْكِتابِ لا رَيْبَ فيهِ مِنْ رَبِّ الْعالَمينَ
نازل کردن این کتاب که شکی درآن نیست ، ازسوی پروردگار جهانیان است .
أَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أَتاهُمْ مِنْ نَذيرٍ مِنْ قَبْلِكَ لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ
آیا میگویند: ( پیامبر) قرآن را به دروغ ساخته؟ بلکه آن همان حق منحصر به فرد است که ازطرف پروردگارت میباشد تا قومی راکه قبل از تو هیچ هشدار دهندهای برایشان نیامده بود بترسانی .تاشاید هدایت شوند.
...يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَى الْأَرْضِ ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ في يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَه مِمَّا تَعُدُّونَ
( خداوند) امر(این جهان ) را از آسمان به سوی زمین تدبیر میکند سپس در روزی که مقدارآن هزارسال است از سالهایی که میشمارید ( نظام این عالم برچیده می شود) به سوی او بالا میرود. (الم سجده2و3و5)
کـار آمـدی روش انـذار درتـربــیت
نکات مورد توجه آیات:
بشارت وانذار دومحور تأثیر گذار در هدایت وتربیت جامعه است گرچه که قرآن برای تبشیر و انذار نازل نشده اما اثر خاصی که انذار دارد تبشیر ندارد.
سِّر تاثیر گذاری بیشتر انذار دراین است که بیشتر مردم از قیامت هراسی ندارند ونمیدانند عمل، موجود -زنده است و عاملش را میشناسد وآن رارها نمیکند .چنانچه قرآن میفرماید: "کل نفس بماکسبت رهینه"
انسان گنهکار بدهکار است وبدهکار باید گرو بسپارد تارهایی یابد. درباره معصیت ، زمین وخانه را به عنوان گرو قبول نمیکنند خود شخص را گرو میگیرند. اگر باورمان شود که عمل زنده است وپاپیچ ما میگردد دیگر مشکل نداریم همهی مشکل ما از نسیان معاد است قرآن در این زمینه انذارها وهشدارهای فراوان دارد.
نکته اول : با توجه به شک وتردید و نسبت افتراء وکذبی که مخالفان قرآن اظهار میدارند قرآن تأکید مینماید که درحقانیت وفرامین ومعارف کتاب الهی هیچ شک وشبههای وجود ندارد. "تَنْزيلُ الْكِتابِ لا رَيْبَ فيهِ" محتوای این کتاب حق است چون از سوی پروردگار جهانیان است "مِنْ رَبِّ الْعالَمينَ"
تکیه بر صفت " رب العالمین " از میان اوصاف خدا ممکن است اشاره به این باشد که این کتاب مجموعهای است از شگفتیهای جهان هستی وعصارهای است از حقایق عالم وجود چراکه از سوی پروردگار جهانیان است .بیان دقیقتر آن این است که نزول این کتاب برای رشد وکمال وتربیت همهی هستی بوده است.
نکته دوم: سپس به تهمتی که بارها مشرکان ومنافقان بی ایمان به این کتاب بزرگ آسمانی بسته بودند اشاره کرده میفرماید: آنها میگویند محمد صلی الله علیه وآله اینها را به دروغ بر خدا بسته است و از ناحیه پروردگار جهانیان نیست "اَمْ يَقُولُونَ افْتَراهُ "در پاسخ ادعای بی دلیل آنها میگوید: این افتراء نیست بلکه سخن حقی است ازسوی پروردگارت "بَلْ هُوَ الْحَقُّ مِنْ رَبِّكَ"
باتوجه به جمله فوق می توان گفت: نقل شبهات دینی وسخنان باطل برای رد آن مانعی ندارد.از سوی دیگر در مییابیم که تکذیب قرآن ، شیوهی دائمی کفار است. اما باید حق را گفت و از هدایتشان مأیوس نشد.
نکته سوم: سپس به هدف نزول قرآن پرداخته میگوید: هدف این بود که گروهی را انذار کنی که پیش از تو انذار کنندهای برای آنها نیامده است شاید پند گیرند وهدایت شوند. "لِتُنْذِرَ قَوْماً ما أَتاهُمْ مِنْ نَذير"ٍ
" نذیر" از "انذار" ترساندن همراه با آگاهی گفته میشود که همان هشدار است.
گرچه دعوت پیامبر اسلام صلی الله علیه وآله هم بشارت است وانذار، اما در برابر افراد لجوج وگمراه باید بیشتر برانذار تکیه کرد. جمله:" لَعَلَّهُمْ يَهْتَدُونَ" اشاره به این است که قرآن زمینه ساز هدایت است ولی تصمیم گیری نهایی به هرحال باخود انسان می باشد. به بیان سادهتر کتاب وپیامبر صلی الله علیه وآله برای هدایت انسان کافی نیستند این خود انسان است که باید زمینه واستعداد هدایت رادر خود به وجود آورده وآن را انتخاب واختیار کند.
نکته چهارم : به دنبال بحث توحید وخلقت جهان میفرماید: خداوند امور این جهان را از مقام قرب خود به سوی زمین تدبیر می کند" يُدَبِّرُ الْأَمْرَ مِنَ السَّماءِ إِلَى الْأَرْضِ"
به تعبیر دیگر خداوند تمام عالم هستی رااز آسمان گرفته تازمین زیر پوشش تدبیر خود قرار داده است وجز او مدبری دراین جهان وجود ندارد.
سپس میافزاید تدبیر امور درروزی که مقدار آن هزارسال از سالهایی است که می شمارید نیز درنزد خداست: "ثُمَّ يَعْرُجُ إِلَيْهِ في يَوْمٍ كانَ مِقْدارُهُ أَلْفَ سَنَه مِمَّا تَعُدُّونَ"
خداوند این جهان را آفریده ، و آسمان وزمین را با تدبیر خاصی نظم بخشیده وبه انسان ها ودیگر موجودات زنده لباس حیات پوشانده ولی در پایان جهان این تدبیر را بر میچیند ، خورشید تاریک وستارگان بی فروغ میشوند وآسمان ها همچون طوماری در هم میپیچند.
"يَوْمَ نَطْوِي السَّماءَ كَطَيِّ السِّجِلِّ لِلْكُتُبِ " (انبیاء 14)
آن روز که آسمان راهمچون طوماری در هم میپیچیم ...
درتفسیر علی بن ابراهیم قمی در ذیل همین آیه میخوانیم: منظور تدبیر اموری است که خداوند به آن میپردازد و همچنین امرونهی که در شرع وارد شده واعمال همهی بندگان ، تمام اینها روز قیامت آشکار میشود ومقدار آن روز به اندازهی هزار سال ازسال های این دنیاست.