شنبه, 03 آذر,1403

­

یکشنبه, 27 مرداد,1398

گزارش برگزاری همایش مهدویت و جریان های نوپدید با تأکید احمد الحسن

گزارش برگزاری همایش مهدویت و جریان های نوپدید با تأکید احمد الحسن

مردم باید آموزش ببینند که اگر تخصص ندارند به متخصص مراجعه کنند و متخصص محور بشوند. برای سوالات مختلف به مراجع تخصصی خودش مراجعه کنند.

استاد شهبازیان استاد و کارشناس مرکز تخصصی مهدویت حوزه علمیه قم و مدرس دوره‌های تربیت مربی مهدویت و صاحب تالیفات زیادی در زمینه مهدویت می‌‌باشند. همچنین ایشان کارشناس تلویزیونی شبکه ماهواره ای ولایت و ثامن و کارشناس برنامه های تلویزیونی و رادیویی می باشند.

ایشان در روز اول نشست کلیاتی درباره آسیب‌شناسی مهدوی و عوامل شکل‌گیری تفکرات انحرافی و روش‌های مدعیان دروغین را مطرح نمود­و گفتند: برای شناخت فضای حاکم بر جریان‌های مهدویت ابتدا باید به آسیب شناسی درون مذهبی و برون مذهب اشاره شود. در اینجا با دو جریان روبرو هستیم:

الف- جریان برون مذهبی که شامل: 1- شرق پژوهان 2- پروتستان های بنیادگرا، 3- وهابیت، 4- بهائیت، 5- عرفان های کاذب

ب- جریان درون مذهبی که شامل موارد زیر می‌باشد:

1-سکولارها 2- نافیان قیام­ 3- سهل اندیشان مهدوی: این گروه بسترسازان مدعیان دروغین هستند. 4- مدعیان دروغین که سهل اندیشان مهدوی و مدعیان دروغین محورهای اصلی این نشست هستند.

مدعیان دروغین شامل کسانی می شود که :

1. کسانی اند که ادعای امامت و مهدویت می‌کنند.

2.کسانی که ادعای نیابت خاص دارند.

3.کسانی که ادعای زمینه‌سازی ظهور دارند.

4.کسانی که ادعای ارتباط با حضرت دارند.

و اما در اینجا باید به ذکر عواملی پرداخت که موجب گرایش افراد به این مدعیان می‌‌شود:

عوامل سیاسی: که عمدتا کسانی که به آنها می پیوندند از ناراضیان نظام هستند.

عوامل اقتصادی: که از مشکلات مالی افراد سوء استفاده می کنند.

عوامل فرهنگی: که­ از جهل مردم بهره می برد.

عوامل روان‌شناسی: که از مشکلات روحی افراد سوء استفاده می‌ کند.

و عوامل متافیزیکی: که از خواب و رویا بهره می برند.

مهمترین عامل فرهنگی گرایش به جریان انحرافی، استفاده و بهره گیری از جهل در آموزه ها و گزاره های دینی و عدم تحلیل مناسب پیرامون آنهاست و راه حل مواجهه با ادعای مدعیان فقط مراجعه به مصدر اصلی نقل حدیث که نیازمند منبع شناسی است، می باشد.

استاد شهبازیان در دومین روز همایش با بیان خلاصه ای از مطالب جلسه قبل گفت؛ جریان مدعی ابزار و منابعی را به کار می گیرند که عبارتند از؛ قرآن، روایت، استخاره و خواب. در قرآن تاویل گرایی و استفاده از عمومیات و در روایات شگرد مدعیان جعل و تقطیع و تحریف چه معنوی و چه لفظی است. راهکار مواجهه با ادله جریان‌های انحرافی مراجعه به مصدر اصلی است. بحث کتاب شناسی و مصادرشناسی موضوع بسیار مهمی است. باید مهارت‌های دینی ما افزایش یابد. اگر می‌خواهید درباره مهدویت کار کنید باید اولیات را بدانید که یکی از اولیات شناخت منابع است. اگر سخنران منابع را بیان نمی‌کند از او بخواهیم این موارد را برای ما بیان کند. اگر کتاب به قدمای ما برنگردد باید این بگوییم این حدیث اشکال دارد چون باید از کتب معتبر باشد. نیاز به فقه اللغه و فقه الحدیث مخصوص به طلاب است که باید به کتابهایی مثل کتاب العین و لسان العرب مراجعه شود.

مردم باید آموزش ببینند که اگر تخصص ندارند به متخصص مراجعه کنند و متخصص محور بشوند. برای سوالات مختلف به مراجع تخصصی خودش مراجعه کنند مثلا برای سوال تاریخ به مرکز تخصصی تاریخ و برای سوال نهج البلاغه به مرکز تخصصی نهج البلاغه مراجعه شود و این آموزش کار حوزه است، باید گزیده سخن بگوییم اگر می خواهیم مطالعه کنیم از منشا اصلی مطالعه کنیم می توانیم احادیث را در نرم افزار جستجو کنیم. مثلا اعتبار کتاب ابوالحسن مرندی را در اینترنت جستجو کنید. زمانی که شهید مرتضی مطهری درباره عاشورا در کتاب حماسه حسینی سخن گفت، خیلی ها دچار تلاطم شدند که اینطور که شما می‌گویید دیگر عاشورایی باقی نخواهد ماند. خیر دیدیم که باقی ماند اما یک روندی تغییر پیدا کرد. افراد فهمیدند که کتاب روضه الشهدا از مرحوم دروندی قابل استناد کامل نیست و باید دقت بیشتری روی مقتل خوانی و منابع بشود و این کار باید از خود حوزه شروع شود که اگر انجام نشود چند سال دیگر از جای دیگری شروع خواهد شد و باعث می شود مردم به اصل دین بد بین شوند. بهتر است خودمان به این جراحی ها بپردازیم. اما مشکل این است که به جای مبانی به مسائل حاشیه­ به جای متفقات و قطعیات به موضوعات ظنی و محل اختلاف و به جای استفاده از منابع معتبر به منابع غیرمعتبر­ پرداخته‌ایم. ما نباید به مردم بگوییم مقام تعبد امام این است که اگر بگوید ماست سیاه است باید بگوییم پس ماست سیاه است، چون تعبدی که او برداشت می کند خلاف عقلانیت دینی است. باید بگوییم امام خارج از عقل بدیهی و خارج از شریعت سخن نمی گوید امام خلاف بدیهی البطلان سخن نمی گوید. امام تابع حلال و حرام و عقل است. امام را با همین‌ها می‌سنجند. ببینند آیا اهل نماز و روزه است؟ فردا نیاید مثل صوفیه بگوید " فاعبد ربک حتی یاتیک الیقین" من چون به مقام یقین رسیدم دریایی شده ام که اگر پوز سگ را در آن بزنی نجس نمی شود پس من اگر زنا کنم، دروغ بگویم، نماز نخوانم، دیگر بر من حرجی نیست. باید بگوییم این حرف باطل است. در جامعه دینی باید مبانی تبیین شود و اکنون این خلأ وجود دارد. در سخنرانی‌های ما توحید محوری و مباحث توحیدی اثباتی در مورد اصول وجود ندارد .عموما فضایل ائمه(ع) گاهی با غلو بیان می شود که این آسیب زننده است. در مهدویت هم مبانی باید تبیین شود.

مبانی مهدویت:

آشنا ساختن مردم با مصادیق مهدویت مانند مهدویت در قرآن و روایات، بحث اثبات حضرت مهدی(عج)

یکی از شبهات عمده جریان سنی وهابی این است می گویند امام حسن عسگری عقیم بود و هیچ فرزندی نداشت. تا بگویید آن بچه اسمش( م ح م د) است و همان مهدی موعود است، دلیل می‌آورند که جعفر (جعفر کذاب) در کتاب کمال‌الدین گفته که امام حسن عسکری(ع) هیچ فرزندی نداشته است. این یکی از مهم‌ترین شبهات اهل سنت است.

تبیین وظایف مومنین چه از نظر علمی و چه از نظر اجتماعی: چرا مرحوم کلینی باب اول کتابش را به نام عقل و جهل گذاشته است. باب صفت العالم و متعلم، باب فضایل علم. چرا امام صادق (ع) می فرمایند اگر دست من بود بر سر یارانم با چوب می زدم ولو بسیار تا تفقه در دین کنند. چرا این همه تاکید بر اطلبوا العلم. باید جامعه دینی را ترغیب کنیم. کتاب معرفی کنیم و به آن سیر بدهیم. علی بن مهزیار زمانی که خدمت حضرت ولی عصر می رسد، سوال می کند چرا بیست سال شما را نمی بینم؟ ­امام(عج) جواب می‌دهند "لقد کثرتم الاموال" شما همه دنبال پول جمع کردن بودید، اغنیا به فقرا رحم نمی کنند. این سرّ ندیدن ما است . این وظیفه اجتماعی ما است. امروز وظیفه اجتماعی ما در فضای اجتماعی بین المللی در فضای اجتماعی داخلیمان ، با همسایه مان چیست ؟

تبیین اصل رجعت و بیان تفاوت آن با تناسخ: رجعت از مبانی مذهبی است. "و ان رجعتکم حق" اما بقیه مسائل حاشیه ای است اینکه اول امام حسین(ع) می آید یا امیر المومنین(ع)؟ امام حسین (ع) چند سال زندگی می کند، در روایت داریم هر شیعه هزار بچه پسر به دنیا می آورد معلوم می شود این راوی بسیار پسر دوست بوده است. انتقال این موارد به جامعه ضرورتی ندارد چون بعضی خبر ضعیف است و برخی خبر شاذ و برخی اخبار متون غلات است. اجازه دهید خود حضرت تشریف بیاورند و بگویند بعد از خودشان چه کسی خواهد آمد. نظریه شیخ مفید این است که بعد از فوت امام مهدی(عج) همه ائمه و همه انسانها با هم می میرند و قیامت می شود. ­آنچه مهم است اصل رجعت و تفاوت آن با تناسخ است.بعضی از بچه های ما فرق رجعت و تناسخ را نمی دانند آیات قرآن و روایاتی که بر رجعت دلالت دارد. آیا رجعت با عقل تنافی دارد یا ندارد؟ اینها اصل و مبانی هستند. اگر به جای این اصول بپردازیم به این نکات که آیا امام زمان(عج) زن دارد؟ بچه دارد ؟ چند زن دارد؟ چند دختر و پسر دارد؟ اینها بحث حاشیه‌ای است و به بیراهه رفته‌ایم . ما وظیفه‌ای نسبت به این مسائل نداریم.

بیان شرایط ظهور و نه مصادیق ظهور: پرداختن­ به بحث نشانه‌های ظهور و تطبیق آن از همین مسائل است. هزار سال است که تجربه کرده ایم هرکس را تطبیق داده اند به بیراهه رفته اند. ما باید وظیفه‌مان را امروز انجام بدهیم و ببینیم آیا به گونه ای هستیم که اگر امام زمان(عج) فردا آمد به لشکر او بپیوندیم. این مهم است که ما این ویژگی درونمان باشد که اگر فردا ظهور باشد آماده باشیم و اگر هزار سال دیگر باشد، در روایت آمده کسی که منتظر مهدی(عج) است مانند کسی است که برای رسول خدا(ص) شمشیر زده و در خون خودش غلطیده است. باید حق را بشناسیم و از حامی آن حمایت کنیم. بحث درباره نشانه های ظهور به چند جلسه نیاز دارد. ولی ما موظف به شناخت این نشانه ها نیستیم چون اینقدر این علائم نامفهوم هستند که شناخت آنها سخت است. آنچه مهم است وظایف ماست نسبت به زمانه ظهور، به ما گفته نشده که حتما از طریق یمانی امام زمان(عج) را بشناس. اینقدر که مردم با نشانه های ظهور عجین هستند با مبانی مهدویت عجین نیستند. باید رویکرد ما به صورت عالمانه تغییر کند. مقام معظم رهبری(دام عزه) می فرمایند باید کار عالمانه باشد و از تمسک به روایات غیر معتبر پرهیز شود . هیچ کدام از علمای ما در بحث امام مهدی(عج) در قرآن تردیدی ندارند. در بحث روایات ، مباحث رجعت ،­ اختلاف شیعه و سنی ؛ در بحث اختلاف نیز لازم نیست وارد جزئیات بشوید باید پایه ها را محکم کنید اصل امامت و ولایت ، علم و عصمت را تثبیت کنید بعد نوبت به علم غیب امام می رسد ممکن است کسی بگوید من علم غیب امام را قبول ندارم . خب نداشته باشد. این اصل امامت را مورد هجوم قرار نمی دهد.

همچنین روش تحقیق در مورد فرق را نیز باید شناخت:

جریان شناسی/ بیوگرافی: باید به طور کامل با استفاده از منابع خودشان فرقه و موسس آن را شناخت.

افراد/ انشعابات: به طور مثال شیخیه احقاقیه با کرمانیه تفاوت دارد.

شناخت ادله و روش بیان آن ها

توجه و شناسائی تطورات و تناقضات فرقه (تاکید بر قطعیات): مثلا تبیین بحث " ائمه اثنی عشر" که از مبانی اصلی شیعه اثنی عشری است یا بحث "تثلیث" در مسیحیت که اگر به خوبی تبیین شود بسیاری از مسیحیان از دین خود باز می‌گردند.­ یا به طور مثال علی محمد شیرازی در کتاب اول می گوید من وکیل امام زمانم . بعد از مدتی می گوید من خود امام زمانم اواخر عمرش می گوید حسن عسکری عقیم بود من همان پیغمبر آخر الزمانم که شناخت این تناقضات به شناخت حق کمک زیادی می کند. تناقضات در تحلیل بهابیت راحت ترین کار است. تعارضات گاه مقبولات و قطعیات دین است. جریان های فرقه ای در مسائل دینی، به هر حال آنها هم پایه دینی دارند کسی که می گوید من امام زمانم . من نائب خاصم و... به مسائل اصلی ما پایبند است ما مقبولات قطعیه خودمان را شناسایی می کنیم بر علیه آن ها استفاده می کنیم مثلا یک نفر می گوید من امام چهاردهم هستم فردی مثل احمد اسماعیل می گوید ما 24 امام داریم. ما اگر مقبولات قطعیه خودمان را در اختیار داشته باشیم که ائمه 12 نفر هستند ، نائبین فقط چهار نفر بوده اند و کذب الوقاطون و... می توانیم تعارضات آنان را­ شناسایی کنیم. حرف های که خلاف با مقبولات ما وخودشان است و به آن جدل می گویند یا مخالف با قطعیات خودشان است و یا مخالف با قطعیات دین ما است مثلا یک نفر خود را حسین پرهنر و امام زمان معرفی می کند ما می گوییم برای ما قطعی است که نام ولی عصر این نیست

تحلیل گزاره‌ها: که اصلی ترین روش پاسخگویی است و باید به خوبی ادله آنها را تحلیل کرد. مغالطه ای شده که باید برای مردم تبیین شود.گاهی اطلاعات جزء آن درست است اما تمام آن غلط است. مثلا در باز است. باز پرنده است پس در پرنده است. جز آن درست است اما کل آن غلط است. این روش مغالطه است . گاهی مدعیان دو سه تا حدیث می گویند حدیث درست است اما نتیجه ای که گرفته شده غلط است. دیروز عرض کردم یا جهل در آموزه های ماست یا جهل در تحلیل است.

نکته مهم این که ما می خواهیم یک فرقه را نقد کنیم قرار نیست خود فرقه را از اول توضیح بدهیم. اما باید تبیین کنیم یا تبیین تلویحی یا تبیین تاکیدی. مراد ما در اکثریت قریب به اتفاق تبیین تلویحی است.

روش کار احمد الحسن و چگونگی پاسخ به شبهات مطرح شده از سوی او

استاد در ادامه نشست تاریخچه‌ای از زندگی احمدالحسن مطرح کردند و سپس ادعاهای او را بر اساس منابع و تالیف آن ها مطرح کردند و سپس روش استفاده از مصادر اصلی برای پاسخ به این‌گونه شبهات را مطرح کردند. خاطر نشان می‌سازد که دو ساعت آخر در ضمن جلسه کرسی آزاداندیشی که افراد نظرات و شبهات خود را مطرح می‌کردند و در آخر استاد بر اساس منابع جمع‌بندی کردند و فرمودند:

یکی از مدعیانی که اخیرا مطرح شده و متاسفانه عقاید وی در حال گسترش می باشد، احمد الحسن یا احمد بن اسماعیل بن صالح بن سلمان می باشد که با تقطیع و تحریف روایات و با استفاده از خواب و استخاره ابتدا ادعای یمانی بودن و سپس فرزند مهدی بودن و سپس ادعای امام زمانی کرده است. احمد بن اسماعیل بن صالح حسین بن سلمان. احمد بن اسماعیل متولد بصره عراق در مقطع لیسانس معماری و شهر سازی و از طایفه "بو سلیمه هم بوشی" است که اصلا سادات نیستند، در حالی که احمد الحسن خود را منتسب به سادات می‌کند و بزرگان قبیله اش از او برائت جسته‌اند. وی ادعای کرده من زمینه ساز ظهور هستم و بعد از اینکه مخالفان حضرت را کشتم امام زمان(عج) ظهور خواهند کرد.

اصل ادعاهای احمدالحسن در زمینه عقاید: امام زمان7 زن و فرزند دارد.

فرزندان امام همه امام هستند و من جزء آنها هستم.

پیامبر924 وصی داشته است. زیرا در روایتی داریم" بعدالقائم اثنی عشر مهدیا" 12 امام داریم و 12 وصی و زمانی که امام زمان(عج) فوت کنند، من امام و جانشین وی و فرزند من جانشین من است.

ادعای یمانی بودن: وی معتقد است هم امام زمان(عج) و هم یمانی است؛ زیرا زمینه سازان ظهور هیچ کدام معصوم نیستند به جز یمانی چون در روایتی آمده ( و رایته اعلی... ) بنابراین یمانی معصوم است و همان مهدی اول و امام 13 است.

­ادعاهای احمدالحسن در زمینه احکام:

­تقلید از مراجع حرام است: در نتیجه کاملا مراجع را رد می کند و می گوید چون من معصوم هستم و مرتب با امام زمان(عج) در ارتباط هستم. وی ادعا دارد که کتاب شرایع‌الاسلام محقق حلی را امام زمان(عج) به وی درس داده است. حاشیه‌های احمد اسماعیل بر این کتاب رساله علمیه این فرقه است.

وی معتقد است تمام احادیث قدما قابل قبول است. آنها از تمام احادیث حتی ضعیف و جعلی استفاده می‌کنند. امام ممکن است اشتباه کند.­به مراجع نباید خمس داده شود. فقط باید به احمد الحسن داده شود.

رجعت ابدان و رجعت احکام: وی در کتاب خود به نام ( المتشابهات) می گوید قائم 2 رجعت دارد: رجعت ابدان و رجعت احکام. وی معتقد است امام مهدی(عج) احکام اسلام را باطل کرده و احکام را باز می گرداند به احکام یهود و نصاری. آن ها اذان و اقامه را واجب شرعی می دانند و بعد از شهادت ثالثه شهادت چهارمی را اضافه کرده اند که( و اشهد ان المهدی و الائمه من ولده حجج الله). علاوه بر اینها نحوه وضو گرفتن خود را نیز عوض کرده اند و ...

به طور کلی جریان‌های مدعی به جای اینکه مردم را پایبند به دین­ کنند از شریعت دور می کنند. مایه اصلی تفکر این فرقه، تکفیر و اباحه‌گری است.

راه حل پاسخ به ادعاهای این فرقه فقط مراجعه به مصادر اصلی است. آن ها گاه مغالطه می کنند و گاه گزاره‌های اشتباه داده و یا تحلیل اشتباه می‌کنند. جریان احمد اسماعیل از تقطیع روایات خیلی استفاده می‌کند. بنابراین باید به مصادر اصلی حدیث و منبع مورد نظر مراجعه کرد.

در ادامه آقای شهبازیان اسناد و مدارک مورد استفاده آن ها در اثبات ادله خود را نشان داده و شیوه پاسخگویی و رد ادعاهای آن ها را بیان نمودند.

در حاشیه این نشست علمی، نمایشگاه فروش کتاب‌های چاپ شده اساتید و محققان مکتب نرجس(س) نیز برپا شد.

­

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان