(گزارش کمیسیون شیعه شناسی)
عناوین مقالات و نفرات پذیرفته شده و ذخیره در قالب سخنرانی در کمیسیون شیعه شناسی و بنت الهدی صدر که در جلسه حضور به هم رساندند، به شرح ذیل است:
1- امل الموسوی (رحلة الهدی فی سیرة بنت الهدی)
2- مهین ساربانی (شیوه های تبلیغی بانو شهیده صدر)
3- ابتسام سلمان عبد الساده (الابعاد الایمانیه فی المواقف الجهادیه فی مسیره بنت الهدی السیاسیه و الاجتماعیه)
4- سیده مریم مرتضوی شاهرودی- ام احمد (روش های نهادینه سازی سیره تبلیغی شهیده صدر)
در این کمیسیون اساتید برجسته ای چون پروفسور طوبی کرمانی (استاد تمام دانشگاه تهران )، دکتر رحمت آبادی (دبیر علمی همایش)، استاد واسطی پور ( دانشجوی پزشکی دانشگاه موصل در عصر بنت الهدی صدر) و استاد مرادی شرکت داشتند که هر کدام به نوعی به غنای علمی جلسه افزودند.
یکی از یافته های مهم این مقالات، شباهت بنت الهدی صدر و الگوگیری او از بانوی عالمین، حضرت فاطمه(علیهاالسلام) و حضرت زینب(علیهاالسلام) بود. محققان معتقد بودند چنانکه حضرت زینب(علیهاالسلام) در برابر زیاد والی کوفه ایستاد و فرمود: «ما رأیتُ الا جمیلاً» این حرف را واقعا حضرت زینب(علیهاالسلام) با درک عمیق خود می گفت و حضرت زهرا(علیهاالسلام) نیز در برابر غاصبان امامت ایستاد و از شأن و مقام امامت دفاع کرد. اگر اتصال آن ها به خداوند و آرامش و راحتی فکر آنان نبود امکان نداشت این طور در برابر دشمن صحبت کنند. بنت الهدی با تأسی از این بزرگواران در برابر صدام که نمونه ای از سفاکی نداشت ایستاد و به همه چیز غیر از خدا لا گفت.
جلوه های تبلیغی بنت الهدی، روش داستان گویی، بصیرت سیاسی، دفاع از مرجعیت، سبک علمی، دوستی با مردم و ... از دیگر مواردی بود که مورد توجه نویسندگان و داوران قرار گرفت. با توجه به مباحث علمی که اساتید مطرح کردند در این جا لازم می دانم که سخنان استاد عزیزمان پروفسور دکتر کرمانی را که خصوصا در جواب یکی از حضار غیر ایرانی در مورد چگونگی امکان الگوگیری بنت الهدی صدر و مشابهت رفتاری این بزرگوار از حضرت زهرا(علیهاالسلام) و بانو زینب(علیهاالسلام) ایراد فرمودند، را بیاوریم:
در خدمت اساتید صحبت کردن سخت است. ایام فاطمیه را تسلیت میگویم. مادر خوبان برای ما آبرو بودند. انشاءالله ما هم برای این مادر خوب آبرو باشیم. اجازه دهید دهه فجر را شادباش بگویم که جز خط علوی و فاطمی نمیتوانیم تصور دیگری داشته باشیم.
مادران، قصه میگویند. اجازه میدهید قصه ای بگویم؟ روزی مدرسه نوهام بودم. یک دانش آموز آمد و گفت من سؤالات زیادی دارم. روز کتاب و کتابخوانی بود. گفت من کلاس زبان انگلیسی در شمال شهر تهران می روم. وقتی بچه ها با من تماس میگیرند، میگویند چرا اسم تو زهراست؟ حضرت زهرا(علیهاالسلام) که مال گذشته بودند. مگر نمیشود نامهای جدید را هم تجربه کرد. همین طور گفت و گفت. معلوم بود که به خاطر تربیت خانوادگی نگران است. گفتم دختر خوبم نگو من حضرت زهرا(س) هستم. مگر حضرت زهرا کیست؟ نمیشناسمش. اما تو که میگویی از حضرت زهرا(علیهاالسلام) عدول بکن. حتما حضرت زهرا(علیهاالسلام) را میشناسی. به من یک نمونه نشان بده در کل دنیا که کسی همه ویژگی های یک دختر 18 ساله را داشته باشد. اگر نشان دادی حضرت زهرا(علیهاالسلام) کیست من همان را میپرستم. نداریم. اگر داشتیم دنیا علم کرده بود. از این بابت گفتم این مادر برای همه ما مایه آبرو است و ما هم باید برایش آبرو باشیم.
اجازه بدهید یکی دو تا سؤال بکنم. چرا اعیاد و وفیات را در آموزههای اسلامی پاس میداریم؟آیا دوست داریم در اعیاد خوش باشیم و در وفیات عزاداری کنیم؟ یا فلسفه دیگری دارد که در آموزه های تشیع پررنگ میشود؟ در واقع ما با بزرگداشت این ایام برای مردم عصرمان الگو نشان می دهیم. چرا نمونه نشان میدهیم؟ این مهم است.
من اینجا یک پرانتز باز کنم. سؤال کردند من نمیدانم شباهت سازی چیست؟ اساساً ما حق داریم شباهتسازی کنیم؟ دیدید که استناد به حدیثی میکنند که مگر میشود آدمهای معمولی را با معصومین (ع) مشابهت داد؟ من میخواهم بگویم بله میشود. چرا؟ چون ما «کَلِّمُوا الناس علی قدرِ عُقولِهِم[1]»؛ من اگر میخواهم بگویم وجود چیست؟ وجود را چه کسی میفهمد؟ باید بگویم وجود مثل نور، نور ذاتا روشن است و همه چیز را هم روشن میکند و بعد بگویم وجود بنفسه ظاهر و مظهر لغیره. درست شد من وقتی میگویم مشابهتسازی، یعنی دارم میگویم که بدان چه میخواهم بگویم. و الا خواهران یادمان باشد اشتباه نکنیم، وقتی این مشابهتها را کردیم باید به آن الگوهای مطلق برسیم، نرسیدیم اگر در الگوهای نسبی ماندیم خطا کردیم. آن الگوهای مطلق همگانی، جهانی و فکری هستند.
خواهر بزرگوارمان فرمایش قشنگی داشتند. ما برای این که این الگوها را نهادینه کنیم باید فطرتها را روشن کنیم. فطرت، زیبایی و حقیقت را دوست دارد. همه خوبیها را دوست دارد. الان ذائقهها را عوض میکنند، فطرت را نمیشود عوض کرد. اگر الان یک حرکت فطری بکنیم، ما متعلق به اول انقلابیم. این همه رژیم گذشته کار کردند اما امام(ره) ما را به فطرت رجوع دادند. همه منقلب شدند، پرانتز را میبندم. از این مشابهات استفاده میکنم. همه شما قدر خودتان را بدانید. در این وانفسا الگو هستید. اما در این الگوهای نسبی توقف نکنید که مشکل پیدا میکنید. چون هر انسانی یک نقاطی دارد. 1400 سال پیش قرآن الگوسازی کرده است. اسوة حسنه وقتی پیامبر(ص) دستان حضرت زهرا(علیهاالسلام) را میبوسیدند، داشتند الگوسازی می کردند.
در جامعهشناسی، روانشناسی و ... دنیای امروز به این جا رسیده که برای این که آدمها را بخواهی تغییر بدی باید الگوسازی کرد. آسانترین راه الگوسازی است. چون اگر انسان بداند به پا میخیزد. اگر علاقه و وابستگی پیدا بکند حرکت میکند. اگر الگو داشته باشد، سرعت مضاعف دارد. به همین دلیل دنیای امروز همه نخبگان جامعه شناسی، روان شناسی و ... را جمع کرده و سینما را به خدمت گرفته تا هنرپیشهها را الگو کند. چون میداند وقتی الگو تعریف کرد، نگاه، اندیشه، تفکر و ذائقه عوض میشود. کتابها و سوژهها عوض میشود، ورزشکاران برای ما الگو میشوند. هرجور مدل مو بزنند، فردا به پس فردا هم نمیرسد که مدل موها عوض میشود. پس چرا ما این مناسبتها را گرامی میداریم میخواهیم الگوسازی کنیم، برای تقریب به ذهن، که آن الگوهای مطلق را معرفیکنیم.
چیزهایی که یادداشت کردم بگویم اولا شهیده بنت الهدی که دوستان، کتاب نوشتند، یک کتاب هم هست که خانمی نوشتند به نام «دختری از تبار هدایت» خاطره است در مورد همین خانم.
اگر از من بپرسید چرا شهیده بنت الهدی ماناست؟ امروز که حرفش را میزنیم به او میبالیم. میگویم که این زن در زندگیاش سه بعد داشت. من به حاج خانم مؤمن زاده که زحمت کشیده بودند فرودگاه آمده بودند، این را گفتم که دنیای امروز به خصوص آمریکا عالم و دانشمند میسازد، اما موجود تک بعدی، تخصص تا به کجا؟ اما من درس میخوانم که چه بکنم. جز این که در اجتماع کوچک خانواده و اجتماع بزرگ جامعه خدمترسانی بکنم.
من میخواهم بگویم که این زن الگوی مجسمی است برای آنچه که حضرت آقا فرمودند؛ الگوی سوم زن، ایشان سه بعد تعریف میکنند: تهذیب فردی نه خانهداری، خانوادهگرایی و مسئولیتهای مهم اجتماعی. که این جا خیلی قشنگ میگویند زن وقتی در خانه مدیریت می کند، وقتی مسئولیت اجتماعی دارد؛ مدیریت یعنی ولایت. پس اگر توانستیم این سه بعد این سه بعد را در حیات فردی، خانوادگی و اجتماعی پررنگ کنیم و با هم و به موازات هم رویش کار کنیم، آن وقت میشویم شهیده علویه بنت الهدی که زمان شناسی میکند، موقعیتشناسی می کند و مخاطبشناسی میکند و بر اساس آن ایفای رسالت میکند اما این زن هیچ وقت "من" نمیگوید، می گوید من شیعه فاطمه زهرا(س) و زینب کبری(س) هستم. یعنی قدم را از من بیرون میکشد. بدبختی ما این من است، منیت است. تا وقتی هست اصلا نمیتوانیم از این قفس پرواز کنیم. باید بشکنیم تا پرواز کنیم.
(گزارش کمیسیون زن و خانواده)
در کمیسیون "زن و خانواده" 5 مقاله از شهرهای تهران و مشهد دعوت به ارائه شدند که فقط دو نفر حضور به هم رساندند.
مقاله آقای محمد علی نجفی از دانشگاه حکیم سبزواری به نام "جایگاه اجتماعی زنان در خانواده از دیدگاه اسلام" و مقاله خانم زهرا خلیلی از مدرسه عترتیه مشهد با عنوان "تفاوت های زن و مرد از دیدگاه علامه طباطبایی با تاکید بر تفاوت های تکوینی و حقوقی" ارائه گردید و مورد نقد و ارزیابی اساتید محترم به نامهای خانم روشن، خانم اکبری و خانم کامل قرار گرفت . حاصل یافتهها و بیانات آقای محمد علی نجفی در خصوص مقاله ایشان این بود که :
روابط مناسب در جامعه براساس روابط مناسب در خانواده شکل می گیرد و هر اندازه روابط درون خانواده مناسب تر باشد، خانواده و به تبع آن جامعه ثبات و استحکام پیدا می کند. بررسی جایگاه اجتماعی زن در اسلام از اهمیت خاصی برخوردار می باشد. زیرا زن نیمی از پیکره اجتماع است و نقش تعیین کننده ای در بقا و گسترش نسل انسانی دارد. همین طور زنان تربیت کننده ی نسل های بشر بر روی زمین بوده و هستند. قرآن خانواده را یک مجموعة متعالی برای تأمین اهداف مقدّس میداند که برای به فضیلت رساندن آن برنامهریزی میکند و جایگاه حقوقی و وظایف افراد را تعیین مینماید.
همه مکاتب و نظریه های علمی در بررسی نظام خانواده به عنوان هسته اولیه جامعه بشری، نقش زنان را چه در قالب موقعیت زن و چه در قالب موقعیت مادری غیر قابل انکار می دانند. علی الخصوص اسلام به عنوان یک مکتب جهان شمول و کل نگر زن را در ابعاد مختلف این نظام مورد توجه قرار داده و متذکر شده است که جوامع پیشرفته بشری در سایه مادرانی متعهد و کاردان به این مهم دست پیدا کرده اند. نتایج این نوشته نشان می دهد که عواملی چون: تثبیت نقش زن و یا مادر در خانواده، نقش اقتصادی زنان ، حسن معاشرت با همسر، تولید نسل، مهرورزی و نیاز های عاطفی، تعاون و همکاری از جمله مهمترین شاخص های زنان در تحکیم و ثبات نظام خانواده از دیدگاه اسلام می باشد.
و حاصل یافتهها و بیانات خانم زهرا خلیلی در خصوص مقاله ارائه شده به شرح ذیل است:
در رابطه با تفاوتهاي تکويني و حقوقي زن و مرد ميتوان گفت:
1. در بحث تفاوتهاي تکويني و حقوقي بين زن و مرد تفاوتهاي حقوقي از تفاوت در نقشها و وظايف آنان ناشي ميشود که اين تفاوت نقشها هم برميگردد به تفاوت در آفرينش زن و مرد و تفاوت جنسيت زن ومرد چرا که زن با توجه به مؤنث بودنش وظايف و نقشهاي متفاوتي را نسبت به مرد دارد و اين تفاوتها منجر به تفاوت در حقوق زن نسبت به مرد شده است.
2. در بحث شخصیت و جایگاه انسانی هم زن و مرد در اصل خلقت و آفرينش هيچ تفاوتي ندارند و تفاوت آن ها برميگردد به اندامهاي دروني زن و مرد که منجر شده است زن و مرد ازنظر توليد مثل و سن بلوغ با هم تفاوت داشته باشند
3. نکته مهم اين است که ما در بحث تکوين و جایگاه انسانی تفاوت خاصي را که منجر به بحثها و حاشيهها شود نداريم و اگر هم بحثي باشد اختلاف نظر است و تفاوت در بحث حقوق است که زمينه بحثهاي بسياري را بوجود ميآورد چرا که ما شاهد هستيم حتي غربيها هم در بحثهاي حقوقي اسلام بيان کننده اين حرف هستند که در اسلام حقي براي زن در نظر گرفته نشده است و نسبت به زن در جامعه اسلامي ظلم شده است اما اگر دقيق نگاه متوجه ميشويم اين تفاوت در حقوق در اسلام به دليل ستم به زن نيست بلکه نوعي ارج گذاشتن به زن محسوب ميشود.
والسلام
[1] . شرح الكافي-الأصول و الروضة (للمولى صالح المازندراني)، ج12، ص: 354