یکشنبه, 01 مهر,1403

­

شنبه, 08 اردیبهشت,1397

یک جرعه معرفت؛ فرصت جوانی

یک جرعه معرفت؛ فرصت جوانی

بهترين زمان براي تربيت و خودسازي، دوره جواني‌ است‌؛ زيرا صفحه دل جوان با زشتي ها و خصلت هاي ناپسند شكل نگرفته و چراغ فطرت در دلش خـاموش نـشده است. عادات ناپسند در اين دوران ريشه دار نشده؛ از اين‌ رو‌ مبارزه‌ با آن سهل و آسان است‌.­­

یک جرعه معرفت؛ فرصت جوانی

‌ ‌‌‌دانـسته‌ ها

يك جرعه معرفت

فرصت جواني

به مناسبت گرامي داشت 11 شعبان؛ روز‌ جوان‌

([... وَ‌ لا تَنْسَ نـصيبَكَ مـِنَ الدّنـيا ...])(1)؛ «... سهم خود را از دنيا فراموش نكن».

بي ترديد يكي‌ از عوامل مهم موفقيت و كام يابي، بهره برداري صحيح و اصـولي از شرايط و فرصت‌ هاي مناسب است، كه‌ روزگار‌ جواني از اساسي ترين آن ها به شـمار مي رود. نيروي معنوي و قـواي جـسماني، گوهر گران سنگي است كه خداوند متعال در اختيار نسل جوان قرار داده است. بر اين اساس‌ پيشوايان دين همواره بر اغتنام فرصت جواني تأكيد كرده اند. امام علي(علیه السلام) مي فرمايد: «پيش از آن كه فرصت از دست رود و مايه انـدوهت گردد، آن را غنيمت شمار‌».(2)

سعدي‌ نيز با الهام از سخن بزرگان گفته است:

جـوانـا ره طـاعت امـروز گير

كـه فـردا جـواني نـيايـد ز پـيـــر

فراغ دلت هـست و نـيروي تن

چو ميدان فراخ است گويي بــزن

قضا‌ روزگاري‌ ز مـن در ربــود

كه هر روزي از وي شبي قدر بود

مـن آن روز را قدر نـشـناختم

بــدانستم اكنون كـه در بـاختــم (3)

بهترين زمان براي تربيت و خودسازي، دوره جواني‌ است‌؛ زيرا صفحه دل جوان با زشتي ها و خصلت هاي ناپسند شكل نگرفته و چراغ فطرت در دلش خـاموش نـشده است. عادات ناپسند در اين دوران ريشه دار نشده؛ از اين‌ رو‌ مبارزه‌ با آن سهل و آسان است‌. امام‌ خميني‌(قدس سرّه) همواره بر ضرورت اصلاح در ايام جواني تأكيد مي فرمود: «جهاد اكبر؛ جهادي است كه با نـفس طـاغوتي خودش‌ انسان‌ انجام‌ مي دهد. شما جوان ها از حالا بايد‌ شرو‌ ع كنيد به اين جهاد. نگذاريد كه قواي جواني از دستتان برود. هرچه قواي جواني از دست برود، ريشه هاي‌ اخلاق‌ فاسد‌ در انـسان زيادتـر مـي شود و مشكل تر، جهاد مـشكل تـر‌. جـوان زود مي تواند در اين جهاد پيروز بشود».(4)

در حكايات آمده است: «مرد درشت قامت و چرب زباني‌، خار‌ ريشه‌ داري را در وسط راه عبور مردم كاشت. مردم كه از‌ آن‌ راه عـبور مـي كردنـد، او را سرزنش نموده و از او مي خواستند آن خار را از‌ جا‌ بركند‌، ولي او بـه اعـتراض مردم اعتنا نمي كرد. خار هرروز و هرماه و هر‌ سال‌، ريشه‌ دارتر مي شد و قدرت بيشتري مي يافت، ولي عمر آن مرد، روز بـه روز‌ سـپري‌ مـي‌ گشت و به سوي پيري و سستي رهسپار بود. حاكم وقت، او را احضار كرد و بـه‌ او‌ تكليف نمود كه آن خار را از آن جا بركند، ولي او امروز‌ و فردا‌ مي‌ كرد و مكرر مهلت مي خواست و وقت مي گذراند. حاكم به او گـفت: «اين فـردا‌ كردنـ‌ تو موجب مي شود كه خار، ريشه دارتر و محكم تر و جوان تـر گـردد‌. از‌ طرف‌ ديگر تو نيز پير و سست و ناتوان مي گردي؛ بنابراين، مهلت و فرصت را از دست مده‌ وگرنه‌ ديگر تـوان ريشـه كنـي آن خار را پيدا نمي كني».

تو كه‌ مي‌ گويي‌ كه فردا اين بدان #كه به هر روزي كه مـي آيد زمـان

آن درخـت بــد‌ جوان‌ تر‌ مي شود #وين كننده پير و مضطر مي شود

خاربُـن در قـوت و بــرخاســتن‌ #خاركن‌ در سـستي و در كاسـتن

خـاربـن هر روز و هر دم سبزوتر #زود باش و روزگار خود مبــر (5)

همچنان‌ كه‌ امام علي(علیه السلام) فـرمود: «سـلامتي و قدرت و فراغ بال و جواني و نشاط خود‌ را‌ فراموش نكن و از آن در راه آخرت‌ استفاده‌ كن‌».(6)

القصص ﴿38﴾ : 77.

نـهج البـلاغه، نـامه 31‌.

بوستان‌ سعدي، باب نهم.

صحيفه امام، ج 8 ، ص 300.

محمد محمدي اشتهاردي، داستان هاي مثنوي، ص 100‌.

بحارالأنوار‌، ج 68 ، ص 177.

­

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان