جمعه, 02 آذر,1403

­

پنجشنبه, 01 شهریور,1397

‌ ‌‌‌عـید‌ غدیر، عید مؤمنان یا عید کافران؟

‌ ‌‌‌عـید‌ غدیر، عید مؤمنان یا عید کافران؟

اصولا ارزان‌ترین و رایج‌ترین‌ کـلمه‌ در مـیان وهـابیان اتهام به شرک و کفر و بدعت و خروج از دین است.تو‌ گویی‌ ملاک شرک و توحید و کفر و ایـمان‌ در‌ دسـت آنـان‌ است‌ که‌ خود را موحد و مؤمن و دیگران را‌ مشرک‌ و کافر بخوانند.وی اگر از تاریخچهء غـدیر آگـاه بود،و از گفتار پیامبر‌ در‌ آن روز،اطلاع صحیحی داشت،شاید‌ این جمله را نمی‌گفت‌.حدیث‌ غدیر را 120 صحابی و 84‌ تابعی‌ و 360 عالم سـنّی نـقل کرده‌اند و خداوند،در آن روز برای علی بن ابی‌ طالب‌ علیه السّلام مقام و منصبی را‌ عـطا‌ فـرمود‌ که سرانجام پیامبر‌ به‌ یاران خود فـرمود:هـمگی‌ بـرخیزید‌ و با علی علیه السّلام به عنوان امـیر مـؤمنان سلام بگویند و بیعت کنند.فرمود:«سلموا‌ علی‌ علی بامرة المؤمنین».

روزنامهء الجزیره در عربستان در شمارهء 12799،مقاله‌ای‌ از‌ دکتر‌ سلمان العـوده بـه نـام عید سعید فطر منتشر نمود که در آن، این جمله‌ها آمده‌ بود:

«عیدهای ملت‌های کافر،مربوط بـه امور دنیوی آنهاست،مثلا روزی که دولتی‌ پدید می‌آید،یا دولتی‌ سقوط‌ می‌کند،یـا حاکمی منصوب می‌گردد یـا پادشـاهی تاجگذاری می‌کند،و گاهی مربوط به فصول سال است،مانند اوّل بهار و نظیر آن.یهود نیز برای خود اعیادی دارند و مسیحیان نیز اعیادی دارند،و یکی‌ از اعیاد آنان،عید روز پنجشنبه‌ای است که در آن، مائده‌ای از آسمان بـرای عیسی مسیح و حواریین او فرود آمده است،و همچنین دیگر عیدها و شیعیان نیز اعیادی دارند، مانند عید غدیر‌ که‌ فکر می‌کنند پیامبر صلی اللّه علیه و آله و سلّم علی علیه السّلام را در آن روز برای خلافت نصب فرمود.

نـقد و تـحلیل

سلمان بن فهد العوده از وهابیان متعصب دیرینه است‌ که‌ اخیرا از مواضع تند خود توبه و رویکرد ملایمی به خود گرفته و در مقالات و خطبه‌های خود تکفیر و خشونت را نکوهش کرده است،و چنین وانمود کـرده اسـت که از این به‌ بعد‌ به ترویج خشونت نمی‌پردازد و به وحدت کلمه کمک خواهد کرد،ولی متأسفانه در این مقاله، «عهد را شکسته و پیمان را نادیده گرفته است».و به مواضع پیشین‌ خود‌ بازگشته‌ و به مفهوم«العودة»که نام فامیل او است، تحقق بخشیده است.ما نظر ایشان را به چند نکته جلب می‌کنیم:

1.او‌ می‌گوید‌:ملّت‌های‌ کافر، روزهایی را عـید مـی‌گیرند،مـانند تأسیس دولت‌ یا‌ سقوط آن،ایـشان بـا ایـن جمله،به اکثریت ملّت و دولت عربستان اهانت کرده و آنان را کافر شمرده است،زیرا‌ همین‌ دولت‌ و ملّت سال 1419 قمری را به عنوان یکصدمین سـالگرد تـأسیس‌ دولت سـعودی جشن گرفتند و از همه جای جهان، شخصیت‌ها را به ریـاض دعـوت کردند و به این دولت تبریک‌ گفتند‌.آیا‌ ملک فهد که در رأس این دعوت بود و مشایخ و علمایی که‌ در‌ آن مراسم حضور داشتند،هـمه کـافر بودند؟

2.مـی‌گوید:یکی از اعیاد مسیحیان،عید پنجشنبه آخر سال است‌ که‌ در‌ آن مـائدهء آسمانی بر مسیح و حواریان نازل شده است.بسیار جای تأسف‌ است‌ که‌ در امّ القری،و مرکز نزول وحی الهـی، عـید گـرفتن چنین روزی،را چون عید‌ کافران‌ شمرده‌ می‌شود،درحالی‌که قرآن،این عید را نـتیجهء دعـا و درخواست حضرت مسیح از خداوند بزرگ‌ می‌داند‌ که

قال عیسی بن مریم اللّهمّ ربّنا أنزل علینا مـائدة مـن السـّماء تکون‌ عیدا‌ لأوّلنا‌ و آخرنا و آیة منک و ارزقنا و أنت خیر الرّازقین)­(مائده/114).

»عـیسی فـرزند مـریم گفت:بارالها‌ پروردگارا‌ از آسمان خوانی برای ما فرود آور تا عیدی برای اوّل و آخر ماه‌ بـاشد‌ و نـشانه‌ای‌ از جـانب تو،و ما را روزی ده که تو بهترین روزی دهندگانی».

البته مسیحیان،هرچند‌ از‌ نظر قرآن،امّت کافری هـستند،ولی ایـن سبب نمی‌شود همهء اعمال آنان‌ را‌ حتی‌ عیدی را که حضرت مسیح بن مریم بـرای آنـان تـا روز قیامت به رسمیت شناخته‌ است‌،انکار‌ کنیم.

3.او،عید غدیر را در ردیف عیدهای کافران شمرده و عـملا یـک‌ چهارم‌ مسلمانان را که شیعیان باشند،کافر خوانده است.با این کار،عهد و پیـمان خـود را شـکسته‌ است‌.فرض کنید عید غدیر،عید اسلامی نباشد و بدعتی پیش نباشد،ولی آیا‌ با‌ یک بـدعت گـروهی از دایرهء اسلام خارج‌ شده‌ و از‌ امت‌های کافر به شمار می‌آیند؟!

اصولا ارزان‌ترین و رایج‌ترین‌ کـلمه‌ در مـیان وهـابیان اتهام به شرک و کفر و بدعت و خروج از دین است.تو‌ گویی‌ ملاک شرک و توحید و کفر و ایـمان‌ در‌ دسـت آنـان‌ است‌ که‌ خود را موحد و مؤمن و دیگران را‌ مشرک‌ و کافر بخوانند.وی اگر از تاریخچهء غـدیر آگـاه بود،و از گفتار پیامبر‌ در‌ آن روز،اطلاع صحیحی داشت،شاید‌ این جمله را نمی‌گفت‌.حدیث‌ غدیر را 120 صحابی و 84‌ تابعی‌ و 360 عالم سـنّی نـقل کرده‌اند و خداوند،در آن روز برای علی بن ابی‌ طالب‌ علیه السّلام مقام و منصبی را‌ عـطا‌ فـرمود‌ که سرانجام پیامبر‌ به‌ یاران خود فـرمود:هـمگی‌ بـرخیزید‌ و با علی علیه السّلام به عنوان امـیر مـؤمنان سلام بگویند و بیعت کنند.فرمود:«سلموا‌ علی‌ علی بامرة المؤمنین».

حتی در میان‌ صـحابهء‌ پیـامبر صلی‌ اللّه‌ علیه‌ و آله و سلّم، شـیخین،عـلی‌ علیه السـّلام را بـا ایـن جمله مورد خطاب قرار دادند:«بـخّ بـخّ لک یا أبا‌ الحسن‌ لقد أصحبت مولای و مولی کلّ مؤمن‌ و مؤمنة‌».

«مبارک‌ بـاد‌!ایـ‌ ابا الحسن تو‌ سرور‌ من سـرور هر مرد و زن باایمان شـده‌ای!».

تـبریک‌گوی صحابه را در آن روز، شصت تن از‌ علمای‌ اهـل‌ سـنّت،نقل کرده‌اند.و امام صادق علیه السّلام‌ از‌ پدران‌ و نیاکان‌ خود‌ نقل‌ کرده است کـه رسـول خدا صلی اللّه علیه و آله و سلّم فـرمود:روز غـدیر از بـهترین اعیاد امّت مـن اسـت،و آن روزی است که خدا بـه مـن فرمان‌ داد تا برادرم علی علیه السّلام را به عنوان پیشوای امت نصب کنم تا پس از مـن بـه وسیلهء او رهبری شوند و آن روزی است که خـدا دیـن خود را‌ تـکمیل‌ کـرد و نـعمت خود را بر امّت مـن به پایان رساند و اسلام را به عنوان یک دین برای آنان برگزید.

شایستهء گفتار است کـه طـارق بن شهاب از اهل کتاب‌،به‌ عـمر بـن خـطاب گـفت:اگـر آیهء

(الیوم أکـلمت لکـم دینکم)

برای ما نازل می‌شد،روز نزول آن را عید می‌گرفتیم.این سخن را‌ گفت‌ و عمر بن (2).شرف النبی،نـگارش‌ ابـو‌ سـعید خرگوشی نیشابوری(د.407).

خطاب و کسانی‌که در آن مجلس بودند، بـه او اعـتراض نـکردند.

خـوشبختانه در هـر روزگـاری که فشار اموی‌ها و عباسی‌ها از بین‌ می‌رفت‌،امّت اسلامی،آن روز‌ را‌ عید می‌گرفتند و در لابلای تاریخ،به این مطلب،اشاراتی هست:

1.ابن خلکان در ترجمهء المستعلی ابن المستنصر عباسی می‌گوید:روز عید غـدیر خم روز هیجدهم ذی الحجه از سال 487‌ مردم‌ با او بیعت کردند.

2.او در ترجمهء المستنصر باللّه می‌گوید:وی در شب پنجشنبه،در هیجدهم ذی الحجه سال 487 درگذشت، آنگاه اضافه می‌کند:و آن همان شب عید غدیر خم‌ است‌.

3.مسعودی پس‌ از ذکـر حـدیث غدیر می‌نویسد:فرزندان علی و شیعیان این روز را بزرگ می‌شمارند.

4.ثعالی پس از ذکر‌ شب غدیر می‌گوید:این همان شبی است که در روز آن‌ رسول‌ خدا‌ صلی اللّه علیه و آله و سلّم در غدیر خم بر روی جهازهای شـتر سـخنرانی کرد.

درهرحال،در روز ‌‌غدیر‌ به اتفاق امّت،حادثهء مهمی اتفاق افتاده زیرا پیامبر خدا صلی اللّه علیه‌ و آله‌ و سلّم‌ در آن روز کاروان‌های حج را متوقف نمود و سخنان تـاریخی خـود را بیان کرد.آیا‌ تجدید ایـن خـاطره که به امر خدا انجام گرفته است،عین توحید است‌ یا شرک،و حفظ سنت‌ است‌ یا محو سنت؟!

کسی نمی‌گوید که در روز غدیر باید فطره داد یـا نـماز عید را خواند،هرچه هـست،یـک نوع اظهار شادمانی برای این مقام و موقعیتی است که به یکی از‌ بزرگ‌ترین یاران پیامبر اعطا شد.

به راستی باید گفت:اصولا هیچ نوع معیاری برای خطیبان حرمین شریفین و نویسندگان ایـن دو مـنطقه وجود ندارد و نباید هم باشد زیرا از دم،خمار دلارهای‌ نفتی‌ هستند و فکر می‌کنند در پیشگاه خدا حسابی نخواهند داشت،و سیعلمون من أصحاب الصراط السویّ و من اهتدی.

پی نوشت:

(1).روزنامه الجزیره،موخ 2 شوال 1428،به نقل‌ از‌ سـایت‌«راصـد».

­

(2).طبری،ج 6،ص 46؛ابن کثر،ج 2،ص 13.عبارت او این بـود:لاتـّخذنا یوم نـزولها عیدا.

(3).وفیات‌ الأعیان‌،ترجمه المستعلی و المستنصر.

(4).التنبیه و الاشراف،ص 221.

برگرفته از: سایت نورمگز، کلام اسلامی » پاییز 1386 - شماره 63­

­

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان