یکشنبه, 01 مهر,1403

­

ﺳﻪشنبه, 23 بهمن,1397

    تـوحیـد عـبادی و تـربـیت (سوره یس آیه59-61)

    تـوحیـد عـبادی و تـربـیت (سوره یس آیه59-61)

تربیت در قرآن­­ ­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­بیاداستاد طاهائی (رحمه الله) مدرسه علمیه نرجس (علیها السلام)­­­­­­­­­­­­­­­­ ­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­97/11/23

بِسم الّلهِ الرحمنِ الرحیم

قال الله العظیم:

وَ امْتازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ

(گفته میشود) ای گناهکاران و مجرمین ! امروز (از نیکوکاران)جدا شوید.

أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَني‏ آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­

ای فرزندان آدم! مگر با شما پیمان نبستم که شیطان را اطاعت نکنیدکه همانا او برای شما دشمنی آشکاراست.­

و أَنِ اعْبُدُوني‏ هذا صِراطٌ مُسْتَقيمٌ­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­

وتنها مرا بپرستید ،که راه مستقیم همین است. ­­(یس 59 تا 61 )­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­

­­­­تـوحیـد عـبادی و تـربـیت

قرآن کتاب هدایت و تربیت است آدمی می‌تواند بر اثر عبادت خدا به مقام بلند عبودیت رسیده و به کمال دست یابد .خداوند برای تحقق این هدف متعالی توحید در عبادت را پیشنهاد می دهد.بنابر تصریح آیات قرآن مجید ،توحید در عبادت ،دشمنی درونی ودشمنی بیرونی دارد .­­­­­­ ­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­

دشمن درونی (هوا وهوس)نه تنها انسان را از تحصیل کمال باز میدارد ، بلکه آرام آرام چنان او را از پای در می آوردکه محصول عمرش چیزی جز افسوس و حسرت نباشد .هوای نفس ،انسان را با افراط در خوردن و خوابیدن و سخن گفتن چنان زمین‌گیر می‌کند که دیگر قدرت حرکت نداشته باشد.­ ­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­

اما دشمن بیرونی توحید عبادی شیطان است که با تصرف در مجاری ادراکی نفس انسان او را اغوا می‌کند.به بیان روشن‌تر دشمن بیرونی ­(شیطان) از راه دشمن درونی(هوای نفس)انسان را به تباهی می‌کشد .شیطان بدون واسطه نمی‌تواند کسی را گمراه کند بلکه همچون زهر کشنده‌ای است که از راه دستگاه گوارش،انسان را از پا در می‌آورد.­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­­

خداوند برای خلاصی ازشرشیطان، توحید عبادی را پیشنهاد داده‌است.

نکته اول: در صحرای محشر به گناهکاران خطاب می‌شود که امروز روز قیامت و روز فصل و جدایی است که خوب وبد از هم ممتاز گردیده و هر کس به نتیجه اعمال خود خواهد رسید.

"وَامْتازُوا الْيَوْمَ أَيُّهَا الْمُجْرِمُونَ "چه بسا این افراد در دنیا خود را در صفوف مومنان جا زده و گاه به رنگ آنها در می‌آمدند و از حیثیت و اعتبارشان استفاده می‌کردند اما قیامت طبق قانون عدل الهی از یکدیگر جدا شده و به درد فراق گرفتار می شوند.

نکته دوم: آیه بعد به ملامت‌ها و سرزنش‌های پرمعنی خداوند نسبت به مجرمان در روز قیامت اشاره کرده -چنین می‌گوید: آیا با شما عهد نکردم ای فرزندان آدم که شیطان را پرستش و اطاعت نکنید.

"أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ يا بَني‏ آدَمَ أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ إِنَّهُ لَكُمْ عَدُوٌّ مُبينٌ "

وفای به عهد از واجب‌های موکد الهی است در قرآن کریم انواع عهد عبارتند از:

1-عهد عام :عهدی است میان خداو انسان،مبنی بر پرستش خداوند و پذیرش ربوبیت او.

2-عهد خاص :همان عهد فقهی است در مقابل نذر ویمین که بر اساس آن مکلف خود را متعهد می کند کار- پسندیده‌ای کند یا کارناپسندی را رها کند ،باید به این عهد وفا کرد.

3-عهد خاص اولیاء :که خداوند از علماء ، مراجع دینی و مسئولان مراکز مذهبی گرفته است.

4-عهد های متقابلی که آحاد مردم با یکدیگر دارند مانند معاملات و عقود که وفا به آن ها واجب است. مفسران پیرامون عهدی که خداوند از فرزندان آدم گرفته است دو نوع تفسیر دارند: "أَ لَمْ أَعْهَدْ إِلَيْكُمْ"

الف)مراد آن عهدی است که در عالم ذر (عالم میثاق)از همه ی افراد گرفته شده است.

ب)توصیه‌ها و خبر دادن سفرای الهی ( پیامبران ) است که از طرف خداوند به افراد بشر داده شده است .یکی از این اخبار این است شیطان دشمن آشکار شما خواهد بود.فریب او را نخورید.

گروهی از مفسران هم جمع بین دو قول نموده اند( منظور گزینه الف وب)

نکته سوم : سوال مهم :مراد از عبارت" أَنْ لا تَعْبُدُوا الشَّيْطانَ "چیست؟ بنابر آنچه در احادیث آمده است. مراد از عبادت شیطان اطاعت شیطان است. عَنْ أَبِي عَبْدِ اللَّهِ علیه السلام قَالَ: مَنْ‏ أَطَاعَ‏ رَجُلًا فِي مَعْصِيَه فَقَدْ عَبَدَهُ. امام صادق علیه السلام می فرماید: هر کس در گناه از کسی اطاعت کند ، بندگی اورا کرده است.

در حدیث دیگری از امام باقر علیه السلام آمده است." عَنْ أَبِي جَعْفَرٍ عَلَيْهِ السَّلَامُ، قَالَ مَنْ‏ أَصْغى‏ إِلى‏ نَاطِقٍ‏ فَقَدْ عَبَدَهُ، فَإِنْ كَانَ النَّاطِقُ يُؤَدِّي عَنِ اللَّهِ عَزَّ وَ جَلَّ فَقَدْ عَبَدَ اللَّهَ، وَ إِنْ كَانَ النَّاطِقُ يُؤَدِّي عَنِ الشَّيْطَانِ -فَقَدْ عَبَدَ الشَّيْطَانَ "کسی که به سخنگویی گوش فرا دهد (و سخنش را بپذیرد)او را پرستش کرده! اگر ناطق حکم خدا را می‌گوید:پرستش خدا کرده و اگر از سوی شیطان سخن می‌گوید پرستش شیطان کرده است.

نکته چهارم:راه حلی که خداوند برای خلاصی از شر شیطان پیشنهاد می‌کند عبادتی است که موجب واقع شدن در صراط مستقیم باشد" وَ أَنِ اعْبُدُوني‏ هذا صِراطٌ مُسْتَقيمٌ"

برخی از مفسرین می‌گویند. مراد آیه فوق استقامت نمودن بر طریق حق به وسیله ­علم وعمل خواهد بود.

علم به ربوبیت پروردگار و حقایق عالم به طوری که در پرتو نورانیت این علم با حزب شیطان مجاهده کند و در مرحله عمل سلامت قلب را با زدودن کدورت شهوت وغضب بدست آورد.صراط مستقیم ،بزرگراهی است که ورود به آن ،ورود به حوزه امنیت سلامت و هدایت است و این شاهراهی ­است که از هر گونه کژی مصون ­است وهیچ شیطانی به آن دسترسی ندارد.

­

­

نوشتن یک نظر

افزودن نظر

x
دی ان ان