🔺قرآن در آموزش و پرورش حقیقتاً مهجور واقع شده است. چند سال قبل یکی از روحانیون محترم و مطلع از بسیاری از مسائل تبلیغی، یک نکتهای را به من گفت و من دقت کردم دیدم درست است و با تجربههای خود من هم کاملاً سازگار است. ایشان گفت که من در کشورهای اسلامىِ عمدتاً عربی با روشنفکرها که برخورد میکنم، حتّی روشنفکرهایی که اهل دین و دینداری نیستند، می بینم اینها با قرآن آشنایند. روشنفکرهای کشور خودمان را که نگاه می کنم (غیر از روشنفکران دینی؛ که حالا یک عده روشنفکران دینیاند؛ کم هم نیستند و بحمدالله بیشتر هم شدهاند و با مفاهیم اسلامی و با قرآن آشنایند) بسیاری از روشنفکران ما با قرآن اصلاً آشنا نیستند و مفاهیم قرآنی را نمی دانند؛ اما در کشورهای عربی می دانند... اینها در اظهارات و حرفهایشان از آیات قرآن استفاده می کنند؛ مثلاً ما در حرفهایمان چطور از شعر سعدی استفاده می کنیم؛ همهی مردم «توانا بود هر که دانا بود» را می دانند، از اشعار سعدی و حافظ در محاورات خودمان، در سیاست، مسائل گوناگون و اظهارنظرهای روشنفکری استفاده می کنیم؛ آنها از قرآن همینطور استفاده می کنند؛ ولی ما استفاده نمی کنیم.
🔺علت این است که در دورانی طولانی، قرآن در آموزش و پرورش ما، بهخصوص در آن سنین یادگیری مهجور بوده یا اصلاً وجود نداشته است. آن قدیم - زمان کودکی ما - یک چیزهای مختصری بود و بعد به تدریج همینطور کمرنگ شد و بالأخره حذف شد. بعد از پیروزی انقلاب، توقع این بود که یک کارِ کارستانی انجام بگیرد. کارهایی هم شده است، لیکن جای حضور قرآن در دورههای گوناگون - چه دبستان، چه دبیرستان و چه راهنمایی - واقعاً خالی است. باید فکر بشود. نه به شکل تحمیلی، نه به شکل بیزارکننده و دورکننده؛ بلکه به شکل صحیح.
✍️بیانات رهبری در دیدار معلمان سراسر کشور(85/2/12)
┈••••✾•📚📚📚•✾•••┈
مرکز پژوهشی نرجس مشهد
https://eitaa.com/joinchat/1868824640C40d7b3deea